کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عهود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
عهود
/'ohud/
معنی
= عهد
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
عهود
لغتنامه دهخدا
عهود. [ ع ُ ] (ع اِ) ج ِ عَهد. زمانها و پیمانها و سوگندها. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). رجوع به عهد شود : آنچه رسم است که اولیاء عهود را دهند از غلام و تجمل ... ما را فرمود [ محمود ] . (تاریخ بیهقی ص 214). بدان وقت که ... عقود و عهود پیوستند عقد وصلتی ...
-
عهود
فرهنگ فارسی معین
(عُ) [ ع . ] (اِ.) جِ عهد.
-
عهود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ عهد] [قدیمی] 'ohud = عهد
-
واژههای همآوا
-
آهود
لغتنامه دهخدا
آهود. (اِخ ) پسر جیرا از سبط بن یامین . (قاموس کتاب مقدس ).
-
اهود
لغتنامه دهخدا
اهود. [ اَهَْ وَ ] (ع اِ) روز دوشنبه . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
لاکاش
لغتنامه دهخدا
لاکاش . (اِخ ) نام شهری از سومر در عهود قدیمه (حدود سه هزار سال ق .م .) (ایران باستان ج 1 ص 115).
-
اولیاء
لغتنامه دهخدا
اولیاء. [ اَ ل ِ ] (ع اِ) وَلی ّ. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) : والذین کفروا اولیاؤهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات . (قرآن 257/2). رجوع به ولی شود.- اولیاء عهود ؛ ج ِ ولی عهد : آنچه رسم است که اولیاء عهود را دهنداز غلام و ت...
-
مواثیق
لغتنامه دهخدا
مواثیق . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ میثاق . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). عهد و پیمانها و استواریها، و این جمع میثاق است که به معنی عهد و پیمان و استواری باشد. (غیاث ) (آنندراج ) : مقدمات عهود و سوالف مواثیق را طلیعه ٔ آن کرده . (ک...
-
سجل
واژگان مترادف و متضاد
۱. شناسنامه، کارتشناسایی ۲. پیماننامه، عهدنامه ۳. حکمنامه، فتوای قاضی، حکم محکم ۴. قباله مهردار ۵. برات مهردار ۶. چک دادوستد ۷. کتاب عهود واحکام
-
عبودیة
لغتنامه دهخدا
عبودیة.[ ع ُ دی ی َ ] (ع اِمص ) پرستش و بندگی . (منتهی الارب ). عبودة. (اقرب الموارد). رجوع به عبودت و عبودیت شود. || در اصطلاح عرفا وفاء به عهود و حفظ حدود و رضای بموجود و صبر بر مفقود است . (تعریفات ).
-
فانیاس
لغتنامه دهخدا
فانیاس . (اِخ ) از اهل لِس بُس که مورخ و فیلسوف بود و آگاهی کامل بر وقایع عهود قدیم داشت . پلوتارک در کتاب خود از او نام برده است . (از ایران باستان ج 1 ص 825).
-
سوالف
لغتنامه دهخدا
سوالف . [ س َ ل ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ سالفة. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) : و مقدمات عهود و سوالف مواثیق را طلیعه ٔ آن کرد. (کلیله و دمنه ).
-
کاملةالوداد
لغتنامه دهخدا
کاملةالوداد. [ م ِ ل َ تُل ْ وِ ] (ع ص مرکب ) شرط دول کاملةالوداد، شرطی است که معمولاً در عهود تجاری قید گردیده و بموجب آن هر یک از دول امضاء کننده ٔ عهدنامه از تخفیفات گمرکی یا امتیازات تجاری که بعدها به دولت دیگر ممکن است داده شود بهره مند میگردد. ...