کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عنیق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عنیق
لغتنامه دهخدا
عنیق . [ ع َ ] (ع اِ) گردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). عنق . (اقرب الموارد). || (ص ) دست در گردن یکدیگر اندازنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). دو نفر که دست در گردن یکدیگر اندازند، هر یک عنیق اند مردیگری را. (ناظم الاطباء). معانق . (اق...
-
عنیق
لغتنامه دهخدا
عنیق . [ ع ُ ن َ ] (اِخ ) (ذات ...) آبیست در نزدیکی حاجر در یک میلی نشناش در طریق مکه از کوفه . (از معجم البلدان ).
-
عنیق
لغتنامه دهخدا
عنیق . [ ع ُ ن َی ْ ی ِ ] (اِخ ) مصغر عَناق ، و آن جایگاهی است در شعر جریر. (از معجم البلدان ).
-
واژههای همآوا
-
انیق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] 'aniq ۱. زیبا و پسندیده.۲. شگفتآور.
-
انیق
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (ص .) 1 - خوش آیند.2 - شگفت - آور.
-
انیق
لغتنامه دهخدا
انیق . [ اَ ] (ع ص ) خوب و عجیب . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). نیکو. حسن . معجب . چیز نیک بشگفت آورنده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء): چون تاج مملکت و سریر سلطنت بر راء انیق و لقاء بهی ابوالحرث منصوربن نوح آراسته شد... (ترجمه ٔ تاریخ...
-
انیق
لغتنامه دهخدا
انیق . [ اَ ی ُ ] (ع اِ) ج ِ ناقه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). شتران ماده .