کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عنکبوتهراسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
gamophobia
ازدواجهراسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] ترس غیرعادی از ازدواج
-
gynophobia
زنهراسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] هراس یا بیزاری غیرعادی از زن
-
agoraphobia
برزنهراسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ترس از تنها بودن یا به سر بردن در مکانی عمومی که فرد تصور میکند در صورت بروز خطر کمک به او ممکن نیست
-
ornithophobia
پرندههراسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ترس مرضی از پرندگان
-
acrophobia,height phobia, height fear,batophobia, altophobia,hyposophobia, hypsophobia
بلندیهراسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ترس شدید از مکانهای مرتفع
-
xenophobia
بیگانههراسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی، روانشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] [جامعهشناسی] ترس از بیگانگان که منشأ فرهنگی دارد و غالباً ناشی از تلقی و برداشتی خصمانه نسبت به مهاجران در جوامع و اجتماعات است و عواملی نظیر رقابت بر سر شغل یا تبعیضهای قومی یا نژادی یا مذهبی...
-
nosophobia,nephophobia
بیماریهراسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ترس مرضی از بیماری
-
zoophobia
حیوانهراسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ترس مرضی از حیوانات
-
penetration phobia
دخولهراسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] ترس شدید و بیمارگونه از دخول آلت به زهراه یا مقعد یا دهان
-
Arachnida, Amblypygi, Palpigradi, Uropygi
عنکبوتویسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] ردهای از گیرهوندان که دارای سرسینه و شکم بندبند یا بدون بند هستند که اندامهای تولیدمثل و تنفسی در آن قرار دارد؛ اندامهای تنفسی آنها بهصورت لولۀ پوستکی تنفسی (trachea) و ششهای کتابی (book lungs) است؛ سرسینه دارای یک جفت گیره (chel...
-
تار عنکبوت
لغتنامه دهخدا
تار عنکبوت . [ رِ ع َ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پرده ٔ عنکبوت . بیت عنکبوت . نسج عنکبوت . کارتنک . دهنه . تنیده ٔ عنکبوت . دام عنکبوت . تنسته . کره . کرتینه . ابرکاکیا. ابرکاکیاب . ابرکاکیان . کناغ . رجوع به «تار» و «ابرکاکیا» شود.
-
عنکبوت اسطرلاب
لغتنامه دهخدا
عنکبوت اسطرلاب . [ ع َ ک َ ت ِ اُ طُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام شبکه ای است در اسطرلاب که بروج و عظام از کواکب ثابته بر آن نگاشته است . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به اسطرلاب شود : رخم چو روی سطرلاب زرد و پوست بر اوز زخم ناخن چون عنکبوت اسطرلاب ....
-
عنکبوت الماء
لغتنامه دهخدا
عنکبوت الماء. [ ع َ ک َ تُل ْ ] (ع اِ مرکب ) قسمی عنکبوت آبی در رود گنگ . (دمشقی ).
-
لعاب عنکبوت
لغتنامه دهخدا
لعاب عنکبوت . [ ل ُ ب ِ ع َ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تار عنکبوت . تنیده ٔ عنکبوت : لعاب عنکبوتان مگس گیرهمایی را نگر چون کرد نخجیر. نظامی .|| کنایه از طراحی و نقشکاری . (آنندراج ).
-
نسج عنکبوت
لغتنامه دهخدا
نسج عنکبوت . [ ن َ ج ِ ع َ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بیت عنکبوت . خانه ٔ عنکبوت . پرده ٔ عنکبوت . کارتنک . کاره . (یادداشت مؤلف ). تاری که عنکبوت تند : بأسش چون نسج عنکبوت کند روی جوشن خرپشته را و درع مزور. منوچهری .تا حصن تو نسج عنکبوت است او...