کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عنکب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عنکب
لغتنامه دهخدا
عنکب . [ ع َ ک َ ] (اِخ ) آبیست ازآن ِ بنی قریر در اَجَاء، که یکی از دو کوه طی میباشد. (از معجم البلدان ).
-
عنکب
لغتنامه دهخدا
عنکب . [ ع َ ک َ ] (ع اِ) مذکر عنکبوت . (منتهی الارب ). عنکبوت نر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ، عَناکب ، عَناکیب . (اقرب الموارد). رجوع به عنکبوت شود.
-
واژههای همآوا
-
انکب
لغتنامه دهخدا
انکب . [ اَ ک َ ] (ع ص ) مرد بی کمان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). مردی که کمان همراه ندارد. (از اقرب الموارد). || مرد ستمگار وجفاکار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). متطاول ِ جائر.(از اقرب الموارد). || شتر نکب رسیده ٔ لنگان . (منتهی ...
-
جستوجو در متن
-
عنکبة
لغتنامه دهخدا
عنکبة. [ ع َ ک َ ب َ ] (ع اِ) مؤنث عنکب . (منتهی الارب ). رجوع به عنکب شود. ماده ٔ عنکبوت . (از اقرب الموارد).
-
عناکیب
لغتنامه دهخدا
عناکیب . [ ع َ ] (ع اِ) ج ِ عَنکب ، عَنکبة، عَنکباة و عَکنَباة. (از المنجد). رجوع به عنکب ، عَنکبة، عنکباة و عکنباة شود.
-
عناکب
لغتنامه دهخدا
عناکب . [ع َ ک ِ ] (ع اِ) ج ِ عنکبوت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد) : مقام غوانی گرفته نوایح بساط عنادل سپرده عناکب . حسن متکلم .رجوع به عنکبوت شود. || ج ِ عَنکَب ، عَنکبة، عَنکَباة وعَکنَباة. (المنجد). رجوع به عنک...