کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عنون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عنون
لغتنامه دهخدا
عنون . [ ع َ ] (ع ص ) ستور پیشی گیرنده در سیرو پیشاپیش رونده . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). دابه ٔ پیشرو در حرکت . (از اقرب الموارد).
-
عنون
لغتنامه دهخدا
عنون . [ ع ُ ] (ع مص ) به تمام معانی مصدر عَن ّ است . رجوع به عَن ّ شود.
-
جستوجو در متن
-
odonnell
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عنون
-
عنن
لغتنامه دهخدا
عنن . [ ع َ ن َ ] (ع مص ) پیش آمدن و پیش گرفتن و ظاهر گردیدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عَن ّ. عُنون . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به عَن ّ و عنون شود.
-
پیشی گیرنده
لغتنامه دهخدا
پیشی گیرنده . [رَ دَ / دِ ] (نف مرکب ) که پیشی گیرد: عنون ؛ ستور پیشی گیرنده و پیشاپیش رونده در سیر. (منتهی الارب ).
-
عن
لغتنامه دهخدا
عن . [ ع َن ن ] (ع مص ) قاضی بر کسی حکم نامردی و عنانة نمودن ، یا به افسون از زن خویش بازداشته شدن . و فعل آن مجهول به کار می رود: عُن ّ عن امرأته . (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || سرنامه ٔ کتاب نوشتن . (از منتهی الارب ) (آ...
-
پیش آمدن
لغتنامه دهخدا
پیش آمدن . [ م َ دَ ] (مص مرکب ) نزدیک آمدن . نزدیک شدن . تقدم . (منتهی الارب ). به حضور درآمدن . پیش روی آمدن . مقابل آمدن . اقبال . استقبال . (منتهی الارب ). جلو آمدن کسی یا چیزی را. به کسی یا چیزی نزدیک گشتن . نزدیک آمدن از جانب مقابل : عرض . (منت...