کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عنصر ناسازگار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
عنصر غربالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ← عنصر آبکش
-
transuranium element, transuranic element
عنصر فرااورانیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] عنصری که عدد اتمی آن بیشتر از 92 باشد
-
minor element
عنصر فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] عنصری که به مقدار 1 تا 0/1 درصد در پوستۀ زمین وجود داشته باشد
-
boundary element
عنصر مرزبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← عایق 2
-
inverse element, inverse
عنصر وارون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در یک گروه G با عملِ . ، وارون عنصر a از G عنصری است از G مانند b بهطوریکه a . b= b . a = e، که در آن e عنصر همانی گروه G است
-
transition element, transition metal
عنصر واسطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] عنصری از گروه عنصرهای فلزی که در آن به جای پر شدن لایۀ بیرونی تا 8 الکترون، لایۀ زیرین از 8 تا 18 یا 32 الکترون در حال پر شدن است
-
identity element
عنصر همانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← همانی
-
hydrological element
عنصر آبشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] 1. سیمای پدیدهها و فرایندهای آبشناختی مانند بارش و آبدهی 2. در مدلسازی آبشناختی، پهنهای با خواص آبشناختی یکسان
-
ultra trace element
عنصر بسکم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مادۀ کانیایی که به مقدار بسیار ناچیز در بدن وجود دارد و نیاز بدن به آن بسیار کم است
-
nilpotent element
عنصر پوچتوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] عنصری از یک دستگاه جبری که توانی از آن صفر است
-
air mobility element, AME
عنصر تحرک هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شاخهای از فرماندهی متحرک مرکز واپایی سوختبَری هوایی که با اعلام درخواست فرماندهِ رزم جغرافیایی، هواپیمای سوختبَر را به منطقۀ مورد نظر اعزام میکند
-
vessel element
عنصر چوبآوندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] یاختۀ آوندی در چوب برخی سرخسها و اغلب نهاندانگان که فاقد دیوارۀ عرضی است و دیوارۀ ثانویۀ ضخیم دارد
-
assurance element
عنصر حصول اطمینان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] فرایند یا فعالیتی در شیوۀ حصول اطمینان که نتایج حصول اطمینان را مشخص میکند
-
petrogenic element
عنصر سنگزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] عنصری که بهصورت عمده به شکل اکسید، سیلیکات، فلورید یا کلرید ظاهر میشود و درنتیجه در سنگهای عادی رخدادی شاخص دارد
-
quasi-invertible element
عنصر شبهوارونپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار