کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عندلیب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
عندلیب
/'andalib/
معنی
بلبل؛ هزاردستان.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بلبل، هزار، هزارآوا، هزاردستان
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
عندلیب
واژگان مترادف و متضاد
بلبل، هزار، هزارآوا، هزاردستان
-
عندلیب
فرهنگ فارسی معین
(عَ نْ دَ) [ ع . ] (اِ.) بلبل ؛ ج . عنادل .
-
عندلیب
لغتنامه دهخدا
عندلیب . [ع َ دَ ] (ع اِ) هزاردستان که به آوازهای رنگارنگ بانگ کند. و آن را عندبیل نیز گویند. ج ، عَنادِل ، زیرااسماء عربی که بیش از چهار حرف داشته باشند در حالت جمع به چهارحرفی تبدیل شوند. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب ا...
-
عندلیب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: عنادل] (زیستشناسی) [قدیمی] 'andalib بلبل؛ هزاردستان.
-
واژههای مشابه
-
عندليب
دیکشنری عربی به فارسی
هزاردستان , بلبل
-
جستوجو در متن
-
عنادل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ عندلیب] (زیستشناسی) [قدیمی] 'anādel = عندلیب
-
هزاردستان
دیکشنری فارسی به عربی
عندليب
-
بلبل
دیکشنری فارسی به عربی
عندليب
-
هزار
واژگان مترادف و متضاد
بلبل، عندلیب، هزاردستان
-
هزارآوا
واژگان مترادف و متضاد
بلبل، عندلیب، هزاردستان
-
هزاردستان
واژگان مترادف و متضاد
بلبل، زندخوان، عندلیب، هزار، هزارآوا
-
عندبیل
لغتنامه دهخدا
عندبیل . [ ع َ دَ ] (ع اِ) مرغی است کوچکتر از ترند،یا لغتی در عندلیب . (منتهی الارب ). عندلیب و بلبل . (ناظم الاطباء). نوعی از گنجشکان باشد و گویند که آن تصحیف است . (از اقرب الموارد). رجوع به عندلیب شود.
-
هزار
واژگان مترادف و متضاد
۱. الف ۲. بلبل، عندلیب، هزاردستان