کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عنبرآمیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عنبرآمیز
لغتنامه دهخدا
عنبرآمیز. [ عَم ْ ب َ ] (ن مف مرکب ) عنبرآمیخته . دارای بویی مانند بوی عنبر. آمیخته به عنبر : بیار ای باد نوروزی نسیم از باغ پیروزی که بوی عنبرآمیزی به بوی یار ما ماند.سعدی .
-
جستوجو در متن
-
معنبر
واژگان مترادف و متضاد
عنبرین، عنبرآمیز
-
عنبرآلود
واژگان مترادف و متضاد
عنبرآگین، عنبرآمیز، عنبربار، عنبربو، معطر
-
آمیز
لغتنامه دهخدا
آمیز. (نف مرخم ) به معنی آمیزنده ، در کلمات مرکّبه ، چون در مردم آمیز، رنگ آمیز و جز آن : امرد آنگه که خوبروی بودتلخ گفتار و تندخوی بودچون بریش آمد و بلعنت شدمردم آمیز و صلح جوی بود. سعدی . || (ن مف مرخم )به معنی آمیخته ، چون در آتش آمیز، حسرت آمیز، ...