کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عنایات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عنایات
لغتنامه دهخدا
عنایات . [ ع ِ ] (ع اِ) ج ِ عنایت . عنایتها و لطفها و احسانها. (ناظم الاطباء) : امداد و عنایات از رسم مألوف نقصان نپذیرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 164).اینهمه گفتیم لیک اندر بسیچ بی عنایات خدا هیچیم هیچ . مولوی .رجوع به عنایت و عنایة شود.
-
واژههای مشابه
-
بی عنایات
لغتنامه دهخدا
بی عنایات . [ ع ِ ] (ص مرکب ) بدون عنایات . بدون توجهات . بدون الطاف : اینهمه گفتیم لیک اندر بسیچ بی عنایات خدا هیچیم هیچ .(مثنوی چ میرزا محمود ص 49).
-
جستوجو در متن
-
مراحم
واژگان مترادف و متضاد
مرحمتها، لطفها، عنایات، عنایتها، محبتها، مهربانیها
-
مخسوف
لغتنامه دهخدا
مخسوف . [ م َ ] (ع ص ) فرورفته بر زمین . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) : او و کعبه ش می شود مخسوفتراز چه است این ؟ از عنایات قدر. مولوی .و رجوع به خسف شود.
-
معرفیه
لغتنامه دهخدا
معرفیه . [ م ُ ع َرْ رِ فی ی َ ] (اِخ ) نام قبیله ای از صفاهان و این منسوب به معرف و آن شخصی باشد که چون کسی پیش سلاطین و امرا رود و مجهول الحال باشد بیان اوصاف و نسبت او را ادا کند تا درخور آن عنایات شود. (آنندراج ).
-
عاشق سمرقندی
لغتنامه دهخدا
عاشق سمرقندی . [ ش ِ ق ِ س َ م َ ق َ ] (اِخ ) یا خوارزمی ، مکنی به ابوالخیر. از شعرای قرن دهم هجری است که محل توجه سلاطین وقت بود و مدتی در هرات اقامت نمود و مورد عنایات سلطان حسین بایقرا گردید. وی به سال 957 هَ . ق . در ماوراءالنهر درگذشت . (از ریحا...
-
باران
فرهنگ نامها
(تلفظ: bārān) (در علوم زمین) قطرههای آب که بر اثر مایع شدن بخار آبِ موجود در جو زمین ایجاد میشود؛ (در عرفان) باران کنایه از فیض حق تعالی و رحمت شامله اوست ، که از عالم غیب بر ممکنات فایض گردد و ممکنات بر حسب مراتب استعداد ، استفاضه نمایند. غلبه عن...
-
علی لاهیجانی
لغتنامه دهخدا
علی لاهیجانی . [ ع َ ی ِ لا ] (اِخ ) (میرزا...) حاکم ولایت لاهیجان مقارن ظهور صفویه بود. هنگامی که شاه اسماعیل صفوی در کودکی پیش از رسیدن به سلطنت در لاهیجان اقامت داشت این میرزا علی از وی توجه شایانی کرد و همواره تحت عنایات او بود. رجوع به حبیب السی...
-
پروکسنوس
لغتنامه دهخدا
پروکسنوس . [ پْرُک ْ / پ ِ رُک ْ س ِ ] (اِخ ) نام یک تن مقدونی که ناظر باروبنه ٔ اسکندر بود. وی به نقل پلوتارک ، وقتی که چاهی در ساحل جیحون میکند به چشمه ای رسید که آب آن مانند روغن بود وهمان بو و طعم را داشت و حال آنکه در این مملکت زیتون نمیروید. اس...
-
عباسی
لغتنامه دهخدا
عباسی . [ ع َب ْ با ] (اِخ ) (996 - 1038 هَ . ق .) علیرضا. از مشاهیر خطاطان و خوش نویسان رسمی دربار شاه عباس کبیرو از نقاشان و هنرمندان عصر خود بود. آثار هنری او گران بها و در موزه های بزرگ اروپا یافت میشود. وی در انواع خط ثلث و نسخ و نستعلیق وقوف کا...
-
طوطی
لغتنامه دهخدا
طوطی . (اِخ ) (مولانا...) در سلک شعراء مشهور قرن نهم هجری انتظام داشت . وی ترشیزی الاصل بود و میرزا ابوالقاسم بابر نسبت به او التفات و عنایات بسیار می نمود. و این مطلع از نتایج طبع نقاد اوست که ، بیت :جهان که حجره ٔ شش طاق و خانه ٔ دودر است ز چار رکن...
-
صالح چلبی
لغتنامه دهخدا
صالح چلبی . [ ل ِ ح ِ چ َ ل َ ] (اِخ ) وی یکی از شعرای عثمانی است و در عهد سلطان سلیمان قانونی میزیست . او کمالات خویش را از کمال پاشازاده استفاده کرد و به مدرسی مدرسه ٔ سراجیه ٔ ادرنه تعیین شد و به امر صدر اعظم ابراهیم پاشا فتوحات پادشاه را در مجارس...
-
شاهسون
لغتنامه دهخدا
شاهسون . [ س َ وَ ] (اِخ ) در ترکی یعنی شاه پرست و شاه دوست . مرکب : از شاه فارسی و «سون » ترکی . و این نام را شاه عباس بر فوجی از سپاهیان گذاشت که خاصه ٔ خود بود و فرمان داد هر ایلی که خواهد نام خود را برداشته باین ایل تازه درآید و این نام بر خود نه...