کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عملیات پسخان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
operational environment
محیط عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعۀ شرایط و پیشامدها و عوامل ناخواستهای که بر تصمیمهای فرمانده یگان در نحوۀ بهکارگیری نیروهای نظامی اثر میگذارد
-
operational documentation, OPDOC
مستندسازی عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] گردآوری اطلاعات دیداری دربارۀ مکانها و تجهیزات و فعالیتهای افراد، معمولاً در زمان صلح
-
operational architecture
معماری عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تشریح وظایف و عناصر عملیاتی و جریانهای اطلاعاتی مورد نیاز برای اجرا یا پشتیبانی عملکرد رزمی
-
operational art
هنر عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] خلاقیت و مهارت و دانش و تجربۀ فرماندهان و افسران ستاد در طراحی راهبردها و لشکرکشیها و هدایت نبردها و عملیاتهای عمده و سازماندهی و بهکارگیری نیروهای نظامی متـ . هنر عملیاتی
-
work train
قطار عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قطاری شامل ماشینهای نگهداری خط آهن که عملیاتی از قبیل نگهداری و توزیع مصالح و مرمت مجراهای زهکشی را با آن انجام میدهند
-
work equipment
تجهیزات عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تجهیزات خطرو و غیرخطرو که از آنها برای نگهداری خط آهن استفاده میکنند
-
concept of operations, commanders concept, CONOPS
تدبیر عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] طرح و تصور فرمانده از یک یا مجموعهای از عملیات
-
theatre of operations
صحنۀ عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بخشی از صحنۀ جنگ که فرمانده عملیات برای هدایت و اجرا یا پشتیبانی عملیات رزمی در منطقۀ جغرافیایی خاص تعیین میشود
-
راهنمای عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] ← راهنمای عملیات پرواز
-
overt operation
عملیات آشکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] عملیاتی که بدون پنهانکاری انجام میشود
-
radiological operation
عملیات پرتوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] عملیاتی که در آن از مواد یا تابشهای پرتوزا برای آسیبرساندن به دشمن یا محدود کردن او در منطقۀ عملیات استفاده میشود
-
covert operation
عملیات پنهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] عملیاتی که هویت افراد یا سازمان اجراکنندۀ آن پوشیده نگه داشته میشود یا امکان انکار آن وجود دارد
-
delaying operation
عملیات تأخیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی عملیات پدافندی که در آن نیروی تحت فشار با وارد کردن حداکثر تلفات و خسارت به دشمن و بدون درگیری قطعی، زمین را با زمان معاوضه میکند
-
multinational operation, allied countries operation, allied forces operation
عملیات چندملیتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] عملیاتی که نیروهای نظامی دو یا چند کشور برای اجرای مأموریتی مشترک در یک منطقه انجام میدهند
-
heat treatment
عملیات حرارتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] گرم و سرد کردن یک فلز یا آلیاژ برای رسیدن به شرایط یا خواص مطلوب