کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عملیات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
عملیات
/'amaliy[y]āt/
معنی
۱. (نظامی) فعالیتهای نظامی.
۲. مجموعه کارهایی با هدفی خاص.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. اعمال، کنشها
۲. مانور
فعل
بن گذشته: عملیات کرد
بن حال: عملیات کن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
عملیات
واژگان مترادف و متضاد
۱. اعمال، کنشها ۲. مانور
-
operation 2
عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] 1. اقدام نظامی یا اجرای مأموریت نظامی در حوزههای راهبردی، عملیاتی، راهکنشی، خدماتی، آموزشی یا اداری 2. فرایند ادامۀ رزم شامل حرکت و آماد و تَک و پدافند و رزمایش برای رسیدن به اهداف مطلوب در هرنوع نبرد یا لشکرکشی
-
عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ← عملیات ذهنی
-
عملیات
لغتنامه دهخدا
عملیات . [ ع َ م َ لی یا ] (ع اِ مرکب ) ج ِ عملیة. امور متعلق به عمل . (فرهنگ فارسی معین ) (از ناظم الاطباء). توضیح اینکه این کلمه هرچند در اصل جمع عملیة است ، اما در فارسی غالباً آن را بعنوان جمع عمل به کار برند چون ادبیات و غزلیات و غیره . رجوع به ...
-
عملیات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ عملیَّة] 'amaliy[y]āt ۱. (نظامی) فعالیتهای نظامی.۲. مجموعه کارهایی با هدفی خاص.
-
واژههای مشابه
-
operational environment
محیط عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعۀ شرایط و پیشامدها و عوامل ناخواستهای که بر تصمیمهای فرمانده یگان در نحوۀ بهکارگیری نیروهای نظامی اثر میگذارد
-
operational documentation, OPDOC
مستندسازی عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] گردآوری اطلاعات دیداری دربارۀ مکانها و تجهیزات و فعالیتهای افراد، معمولاً در زمان صلح
-
operational architecture
معماری عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تشریح وظایف و عناصر عملیاتی و جریانهای اطلاعاتی مورد نیاز برای اجرا یا پشتیبانی عملکرد رزمی
-
operational art
هنر عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] خلاقیت و مهارت و دانش و تجربۀ فرماندهان و افسران ستاد در طراحی راهبردها و لشکرکشیها و هدایت نبردها و عملیاتهای عمده و سازماندهی و بهکارگیری نیروهای نظامی متـ . هنر عملیاتی
-
work train
قطار عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قطاری شامل ماشینهای نگهداری خط آهن که عملیاتی از قبیل نگهداری و توزیع مصالح و مرمت مجراهای زهکشی را با آن انجام میدهند
-
work equipment
تجهیزات عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تجهیزات خطرو و غیرخطرو که از آنها برای نگهداری خط آهن استفاده میکنند
-
concept of operations, commanders concept, CONOPS
تدبیر عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] طرح و تصور فرمانده از یک یا مجموعهای از عملیات
-
theatre of operations
صحنۀ عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بخشی از صحنۀ جنگ که فرمانده عملیات برای هدایت و اجرا یا پشتیبانی عملیات رزمی در منطقۀ جغرافیایی خاص تعیین میشود
-
راهنمای عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] ← راهنمای عملیات پرواز