کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عمرو فقعسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
عمرو جرهمی
لغتنامه دهخدا
عمرو جرهمی . [ ع َ رِ ج ُ هَُ ] (اِخ ) ابن حارث بن مضاض جرهمی . از ملوک قحطان در حجاز در عصر جاهلیت . وی پس از خارج شدن پدرش از مکه بر آنجا دست یافت و اندک زمانی حکومت کرد و در همین شهر درگذشت . (از الاعلام زرکلی از التیجان ص 211، و معجم الشعراء مرزب...
-
عمرو حارکی
لغتنامه دهخدا
عمرو حارکی . [ ع َ رِ رِ ] (اِخ ) مملوک بود و او را پنجاه ورقه شعر است . (از الفهرست ابن الندیم ).
-
عمرو خزاعی
لغتنامه دهخدا
عمرو خزاعی . [ ع َ رِ خ ُ ] (اِخ ) ابن حَمِق بن کاهل خزاعی کعبی . صحابی و ساکن شام بود. سپس به کوفه رفت و با سایر اهالی آنجا بر عثمان خلیفه شورید و با علی (ع ) در جنگها شرکت کرد. سپس به مصر و از آنجا به موصل منتقل شد و چون بسال پنجاه هَ .ق . معاویه ا...
-
عمرو خزرجی
لغتنامه دهخدا
عمرو خزرجی . [ ع َ رِ خ َ رَ ] (اِخ ) ابن امری ءالقیس . از بنی حارث بن خزرج . شاعر عهد جاهلیت . او را قصیده ٔ مشهوری است درباره ٔ جنگ أوس و خزرج که در روزگار وی رخ داد و مدت بیست سال به طول انجامید. عمرو در حدود سال 50 قبل از هجرت درگذشت . (از الاعل...
-
عمرو سلمی
لغتنامه دهخدا
عمرو سلمی . [ع َ رِ س ُ ل َ ] (اِخ ) ابن جموح بن زیدبن حرام انصاری سلمی . صحابی بود و در عهد جاهلیت از رؤسا و اشراف بنی سلمة بشمار می رفت و او را در منزل بتی از چوب بود که آن را می پرستید. وی آخرین تن از انصار بود که اسلام آورد و در سال 3 هَ .ق . در...
-
عمرو شنفری
لغتنامه دهخدا
عمرو شنفری . [ ع َ رِ ش َ ف َ را ] (اِخ ) ابن مالک ازدی . مشهور به شنفری . از شعرای جاهلیت و اهل یمن بود. او را لامیة العرب است بمطلع: «أقیموا بنی امی صدور مطیکم ، فانی الی قوم سواکم لأمیل ». وی در حدود سال 100 قبل ازهجرت به دست بنی سلامان کشته شد....
-
عمرو ضبی
لغتنامه دهخدا
عمرو ضبی . [ ع َ رِ ض َب ْ بی ی ] (اِخ ) ابن یثربی بن بشر ضبی . از سوارکاران و رؤسای بنی ضبة در جاهلیت بود. سپس اسلام آورد، ولی به زیارت پیغمبر (ص ) نائل نگشت . از طرف خلیفه ٔ سوم قاضی بصره شد. و در جنگ جمل علیه علی (ع ) جنگید و سه تن از یاران بزرگ ...
-
عمرو ضمری
لغتنامه دهخدا
عمرو ضمری . [ ع َ رِ ض َ ] (اِخ ) ابن امیةبن خویلدبن عبداﷲ ضمری . وی از صحابیان شجاع به شمار میرفت و او را در عهد جاهلیت شهرتی بسیار بود و با مشرکان در غزوه ٔ بدر و احد همراهی کرد و پس از آن اسلام آورد و خلافت خلفای راشدین را دریافت و در بسیاری ازغزو...
-
عمرو طائی
لغتنامه دهخدا
عمرو طائی . [ ع َ رِ ] (اِخ ) ابن ثعلبةبن عتاب بن ملقط طائی . شاعر عهد جاهلیت . وی معاصر عمروبن هند بود و برای او اشعاری سروده است . (از الاعلام زرکلی از العینی ، و رغبةالامل ج 2 ص 195).
-
عمرو غسانی
لغتنامه دهخدا
عمرو غسانی . [ ع َ رِ غ َس ْ سا ] (اِخ ) ابن جفنةبن عمرومزیقیاء ازدی غسانی . از بنی قحطان . وی در اوایل قرن دوم میلادی میزیست و اولین تن از ملوک غسان بود که درشام تاج بر سر نهاد. وی در سرزمین بلقاء با رومیان بجنگید و آنان را شکست داد و مدت پانزده سال...
-
عمرو کرمانی
لغتنامه دهخدا
عمرو کرمانی . [ ع َ رِ ک َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن احمدبن علی کرمانی قرطبی اندلسی ، مکنی به ابوالحکم . طبیب و ریاضی دان و از اهالی قرطبه بود. بسال 368 هَ .ق . متولد شد و سفری به مشرق کرد و شهرتی به دست آورد و سپس به سرقسطه آمد و تا هنگام درگذشت در...
-
عمرو کلبی
لغتنامه دهخدا
عمرو کلبی . [ ع َ رِ ک َ ] (اِخ ) ابن اسود کلبی اجداری . از بنی اجداربن عوف بن عذرة. شاعری است جاهلی و از سوارکاران بشمار میرفت . وی در قوم خود رئیس و سرور بوده است .(از الاعلام زرکلی از آمدی ص 42، و مرزبانی ص 238).
-
عمرو لخمی
لغتنامه دهخدا
عمرو لخمی . [ ع َ رِ ل َ ] (اِخ ) ابن هند لخمی . پادشاه حیره در زمان جاهلیت . نسبت او به مادرش هند (عمه ٔ امری ءالقیس شاعر) مشهور است . اما نسب اصلی وی عمروبن منذربن امری ءالقیس بن نعمان بن اسود، از بنی لخم ، از بنی کهلان است . او را لقب محرق نیز داد...
-
عمرو لخمی
لغتنامه دهخدا
عمرو لخمی . [ع َ رِ ل َ ] (اِخ ) ابن امری ءالقیس بن عمروبن عدی لخمی . از بنی قحطان . وی از ملوک دولت لخمی بود که در عهد جاهلیت بر عراق حکومت میکردند. او پس از پدرش امری ٔالقیس یا پس از عمش حارث به سلطنت رسید و مدت چهل سال حکومت کرد. در حدود سال 250 ق...
-
عمرو لیث
لغتنامه دهخدا
عمرو لیث . [ ع َ رِ ل َ ] (اِخ ) وی همان عمروبن لیث دومین تن از صفاریان است که نام او غالباًبه اضافه ٔ بنوت خوانده شود. رجوع به صفاریان شود.