کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عمرانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
علی عمرانی
لغتنامه دهخدا
علی عمرانی . [ ع َ ی ِ ع ِ ] (اِخ ) ابن عمران . مکنی به ابوالحسن . ممدوح منوچهری دامغانی شاعر. رجوع به علی عمرانی (ابن محمد...) شود.
-
علی عمرانی
لغتنامه دهخدا
علی عمرانی . [ ع َ ی ِ ع ِ ] (اِخ ) ابن محمد عمرانی (یا علی بن عمران ). مکنی به ابوالحسن . ممدوح منوچهری دامغانی شاعر. وی از خاندان عمرانی و از اصحاب انوشیروان پسر فلک المعالی بود. هنگامی که سلطان مسعود برای تصرف تاج و تخت از اصفهان و ری به خراسان و ...
-
علی عمرانی
لغتنامه دهخدا
علی عمرانی . [ ع َ ی ِ ع ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن احمدبن مروان عمرانی خوارزمی . مکنی به ابوالحسن . ادیب و لغوی و مفسر بود و در حدود سال 560هَ . ق . درگذشت . او راست : 1- اشتقاق أسماء المواضعو البلدان . 2- شماریخ الدرر فی تفسیر الاَّی والسور. او ...
-
علی عمرانی
لغتنامه دهخدا
علی عمرانی . [ ع َ ی ِ ع ِ ] (اِخ ) ابن احمد عمرانی موصلی . ریاضیدان و ستاره شناس . متوفی درحدود سال 344 هَ .ق . او راست : 1- شرح کتاب الجبر و المقابله ٔ ابی کامل شجاع بن اسلم حاسب مصری . 2- کتاب الاختیارات . و تعدادی دیگر از کتب در نجوم . (از معجم ا...
-
ابوالحسن عمرانی
لغتنامه دهخدا
ابوالحسن عمرانی . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ن ِ ع ِ ] (اِخ ) علی بن محمد عمرانی مکنی ، به ابوالحسن (خواجه ...). ممدوح منوچهری است :بعمدا علی بن عمران در آخررسد زین سیاست بصاحبقرانی سوی تاج عمرانیان هم بدینسان بیامد منوچهری دامغانی خریدار من تاج عمرانیان است...
-
ابوالحسن عمرانی
لغتنامه دهخدا
ابوالحسن عمرانی . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ن ِ ع ِ ] (اِخ ) علی بن محمدبن علی بن احمد خوارزمی ، معروف به ابوالحسن عمرانی .صلاح الدین صفدی در وافی گوید وفات او تقریباً در 560هَ . ق . بود. او ادب از زمخشری فراگرفت و نیز از امام عمر ترجمانی و حسن بن سلیمان خج...
-
نسار عمرانی
لغتنامه دهخدا
نسار عمرانی . [ ن ِ رِ ع ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شیروان بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام ، در 28هزارگزی جنوب شرقی چرداول و 9هزارگزی راه شیروان ، در ناحیه ٔ سردسیر پرتپه ماهوری واقع است و 130 تن سکنه دارد. آبش از رود کلان ، محصولش غلات و حبوبات و ...
-
واژههای همآوا
-
امرانی
لغتنامه دهخدا
امرانی . [ اَ ] (اِخ ) دهی است از بخش سلسله شهرستان خرم آباد با 180 تن سکنه . آب آن از سراب زز و محصول آن غلات و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
امرانی
لغتنامه دهخدا
امرانی . [ ] (اِخ ) یکی از شعب ایل طرهان کرد است . (از جغرافیای سیاسی ایران تألیف مسعود کیهان ص 65).
-
جستوجو در متن
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد عمرانی موصلی . رجوع به علی عمرانی شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن احمدبن مروان عمرانی خوارزمی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به ابوالحسن عمرانی و علی عمرانی شود.
-
علی موصلی
لغتنامه دهخدا
علی موصلی . [ ع َ ی ِ م َ / مو ص ِ ] (اِخ ) ابن احمد عمرانی موصلی . رجوع به علی عمرانی شود.
-
علی خوارزمی
لغتنامه دهخدا
علی خوارزمی . [ ع َ ی ِ خوا / خا رَ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن احمدبن مروان عمرانی خوارزمی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی عمرانی و ابوالحسن عمرانی شود.