کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عمرام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عمرام
لغتنامه دهخدا
عمرام . [ ] (اِخ ) بمعنی قوم خدای تعالی است ، و آن نام «لاری » پدر موسی باشد. (از قاموس کتاب مقدس ). عِمران . رجوع به عمران (ابن فاهث بن لاوی بن ...) شود.
-
واژههای همآوا
-
ام رعم
لغتنامه دهخدا
ام رعم . [ اُم ْ م ِ رِ ] (ع اِ مرکب ) کفتار. (المرصع) (از المنجد)(منتهی الارب ). مقلوب است از ام عمرو. (از المرصع).
-
جستوجو در متن
-
یوکابد
لغتنامه دهخدا
یوکابد. [ ] (اِخ ) مادر هارون و موسی ومریم و عمه ٔ زوجه ٔ عمرام لاوی . (قاموس کتاب مقدس ).
-
یوکابد
فرهنگ نامها
(تلفظ: yukābod) (عبری) به معنی ' خداوند مجداست '؛ (در اعلام) مادر هارون و موسی و مریم و عمهی زوجهی عمرام لاوی .
-
عمران
لغتنامه دهخدا
عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن فاهث بن لاوی بن یعقوب . نام پدر موسی و هارون است به روایات مسلمین . و نام او را «عمران بن یصهربن فاهث » نیز گفته اند. (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 80).رجوع به عمرام و عمران (ابن یصهربن فاهث ...) شود.
-
هارون
لغتنامه دهخدا
هارون . (اِخ ) ابن عمران . برادر موسی بنی اسرائیل و وزیر وی که با برادر خویش (موسی ) از جانب خدا مأمور به دعوت فرعون شد و با موسی از مصر هجرت کرد. و آنگاه که موسی برای آوردن الواح عشره به طور شد، وی گاوی را که از زر کرده بود و آواز میکرد خدا خواند و...