کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عمدا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
عمدا
/'amdan/
معنی
بهعمد؛ باقصدونیت؛ انجام دادن کاری از روی قصدونیت نه بهطریق پیشامد و تصادف.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
deliberate, deliberately, designedly, intentionally, perversely, purposely, willfully, wittingly
-
جستوجوی دقیق
-
عمدا
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] 'amdan بهعمد؛ باقصدونیت؛ انجام دادن کاری از روی قصدونیت نه بهطریق پیشامد و تصادف.
-
واژههای مشابه
-
عمداً
واژگان مترادف و متضاد
بهعمد، دانسته، عاملاً، عمدی، قصدا
-
عمداً
فرهنگ واژههای سره
دانسته، آگاهانه
-
عمداً
فرهنگ فارسی معین
(عَ مْ دَ نْ) [ ع . ] (ق .) از روی قصد و نیت .
-
عمداً
لغتنامه دهخدا
عمداً. [ ع َ دَن ْ ] (ع ق ) بقصد و بعمد و بطور اراده و اختیار. (ناظم الاطباء). اگر در امری ناکردنی جرأت نمایند و قصد را در آن مدخلی بود، چنانچه گویم فلان مرضی مهلک نداشت که بمیرد، لیکن عمداً زهر خورد و بمرد، پس عمداً است ، و اگر جرأت و قصد را در آن...
-
قائم بعملية الحرق عمدا
دیکشنری عربی به فارسی
کسيکه عمدا ايجاد حريق ميکند
-
عمدا انجام دادن
دیکشنری فارسی به عربی
متعمد
-
کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
دیکشنری فارسی به عربی
قائم بعملية الحرق عمدا
-
علا مت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
دیکشنری فارسی به عربی
مريض , هکذا
-
واژههای همآوا
-
عمداً
واژگان مترادف و متضاد
بهعمد، دانسته، عاملاً، عمدی، قصدا
-
عمداً
فرهنگ واژههای سره
دانسته، آگاهانه
-
عمداً
فرهنگ فارسی معین
(عَ مْ دَ نْ) [ ع . ] (ق .) از روی قصد و نیت .
-
عمداً
لغتنامه دهخدا
عمداً. [ ع َ دَن ْ ] (ع ق ) بقصد و بعمد و بطور اراده و اختیار. (ناظم الاطباء). اگر در امری ناکردنی جرأت نمایند و قصد را در آن مدخلی بود، چنانچه گویم فلان مرضی مهلک نداشت که بمیرد، لیکن عمداً زهر خورد و بمرد، پس عمداً است ، و اگر جرأت و قصد را در آن...