کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
عمان
معنی
(عَ مّ) [ ع - فا. ] (اِ.) عموها.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
Oman
-
جستوجوی دقیق
-
عمان
فرهنگ فارسی معین
(عَ مّ) [ ع - فا. ] (اِ.) عموها.
-
عمان
لغتنامه دهخدا
عمان . [ ع َم ْ ما ] (اِ) ج ِ عَم ّ به سیاق فارسی . برادران پدر. رجوع به عَم ّ شود : تا اعیان معتمدان حشم آن جانب کریم و عمان و برادران و فرزندان ... به مجلس خان حاضر آیند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 211). پارسازاده ای را نعمت بی کران از ترکه ٔ عمان به دس...
-
عمان
لغتنامه دهخدا
عمان . [ ع َم ْ ما ] (اِخ ) دهی است از دهستان درجزین بخش رزن شهرستان همدان . دارای 860 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ، حبوب و انگور است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
عمان
لغتنامه دهخدا
عمان . [ ع َم ْ ما ] (اِخ ) شهری است در طرف شام که قصبه ٔ «بلقاء» بود. و «عمان » را در حدیث حوض غالباً همین شهر دانسته اند. و گویند که شهر دقیانوس همین عمان است و کهف و رقیم در نزدیکی آن قرار دارد و نزد اهل شهر مشهور است . «ابوعبداﷲ محمدبن احمد بشاری...
-
عمان
لغتنامه دهخدا
عمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن قحطان . بر طبق نوشته ٔ مورخان عرب ، در موقع تفرق فرزندان نوح ، قحطان به یمن آمد و پادشاه شد و پس از او پسرش «یعرب » به پادشاهی رسید و یعرب در موقع سلطنت خود، نواحی را به برادران خویش داد از جمله عمان را به عمان بن قحطان و حض...
-
عمان
لغتنامه دهخدا
عمان . [ ع ُ ] (اِخ ) مَزون . نام شهری است عربی بر ساحل بحر یمن و هند. و آن در اقلیم اول واقع بوده ، طول آن سی وچهار درجه و سی دقیقه ، و عرضش نوزده درجه و چهل وپنج دقیقه است . این شهر در مشرق هَجَرقرار دارد و مشتمل بر بلاد بسیاری است . نخل و زراعت آن...
-
عمان
لغتنامه دهخدا
عمان . [ ع ُ ] (اِخ ) (بحر...) دریایی است در قاره ٔ آسیا و در جنوب ایران که امتداد دریای هند بطرف شمال میباشد، و از راه تنگه ٔ هرمز به خلیج فارس می پیوندد. این دریا بین سواحل جزیرةالعرب و ایران و پاکستان و هندوستان قرار دارد. و قسمت شمالی آن را که بی...
-
عمان
لغتنامه دهخدا
عمان . [ ع ُ ] (اِخ )(خلیج ...) خلیجی است واقع در قسمت شمالی دریای عمان ، مابین ایران و عمان . رجوع به عمان (بحر...) شود.
-
عمان
لغتنامه دهخدا
عمان . [ ع ُ ] (اِخ ) (دیر...) دیری است در نواحی حلب . معنای آن در لغت سریانی «دیر جماعت » باشد.و حمدان بن عبدالرحیم حلبی ، و ابوفراس بن ابی الفرج بُزاعی درباره ٔ آن ابیاتی دارند که در معجم البلدان مذکور است . رجوع به معجم البلدان یاقوت شود. دیر عمان...
-
واژههای مشابه
-
دریای عمان
فرهنگ واژههای سره
دریای مکران
-
دیر عمان
لغتنامه دهخدا
دیر عمان . [ دَ رِ ع َ ] (اِخ ) در نواحی حلب است و معنی آن بسریانی دیرالجماعة است و در زمان ابوفراس بن ابوالفرج بزاعی ویران بوده است . (از معجم البلدان ).
-
دریای عمان
لغتنامه دهخدا
دریای عمان . [ دَرْ ی ِ ع ُ ] (اِخ ) بحر عمان . دریا یا خلیجی عظیم در اقیانوس هند بین عربستان و هند : ز دریای عمان بر آمد کسی سفر کرده هامون و دریا بسی . سعدی .رجوع به عمان (بحر...) و بحر عمان ذیل بحر شود.
-
عمان بلقاء
لغتنامه دهخدا
عمان بلقاء.[ ع َم ْ ما ن ِ ب َ ] (اِخ ) شهر «عمان » است که در شام در ناحیه ٔ بلقاء واقع میباشد. رجوع به عَمّان شود.
-
عمان سامانی
لغتنامه دهخدا
عمان سامانی . [ ع َم ْ ما ن ِ سا ] (اِخ ) میرزا نوراﷲبن میرزا عبداﷲبن عبدالوهاب چهارمحالی اصفهانی . ملقب به تاج الشعراء و مشهور به عمان سامانی . وی از اهالی قریه ٔ «سامان » است که آن از قرای چهارمحال خاک بختیاری میباشد. وی در سال 1264 هَ .ق . متولد ش...