کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عماره عبسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
عمارة
لغتنامه دهخدا
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن احمر مازنی . صحابی بود. رجوع به عمارة مازنی (ابن احمر...) شود.
-
عمارة
لغتنامه دهخدا
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن تمیم قیسی لخمی . از امرای حجاج بن یوسف ثقفی . رجوع به عماره ٔ قیسی (ابن تمیم ...) شود.
-
عمارة
لغتنامه دهخدا
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن ثابت انصاری . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ انصاری (ابن ثابت ...) شود.
-
عمارة
لغتنامه دهخدا
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن ثبیت نسائی . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ نسائی (ابن ثبیت ...) شود.
-
عمارة
لغتنامه دهخدا
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن جوین عبدی ، مکنی به ابوهارون . محدث و تابعی بود.رجوع به ابوهارون (عمارةبن ...) و منتهی الارب شود.
-
عمارة
لغتنامه دهخدا
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن حبیب نسائی . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ نسائی شود.
-
عمارة
لغتنامه دهخدا
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن حزم بن زیدبن لوذان بن عمروبن عبدعوف بن غنم بن مالک بن نجار نجاری انصاری . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ نجاری شود.
-
عمارة
لغتنامه دهخدا
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن حزن بن شیطان . وی صحابی بود. و ابن حجر اخباری از وی نقل میکند. رجوع به الاصابة ابن حجر، قسم اول از حرف عین ، ترجمه ٔ شماره ٔ 5707 شود.
-
عمارة
لغتنامه دهخدا
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن حسان . وی از یاران علی بن ابی طالب علیه السلام بود و در محرم سال 36 هَ .ق . از جانب حضرت علی (ع ) به حکومت کوفه منصوب گشت ؛ اما عمارة چون به کوفه رسید شنید که مردم کوفه غیر ابوموسی اشعری ، کسی را به امارت قبول ندارند. لذا...
-
عمارة
لغتنامه دهخدا
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن حمزةبن عبدالمطلب هاشمی . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ هاشمی (ابن حمزةبن ...) شود.
-
عمارة
لغتنامه دهخدا
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن حمزةبن میمون ، از فرزندان عکرمة مولای ابن عباس . نام او در «معجم المؤلفین » بصورت عمارةبن حمزةبن مالک بن یزیدبن عبداﷲ، مولای عباس بن عبدالملک ، و در معجم الادباء به کسر اول آمده است . وی نویسنده و شاعر و شخصی زیرک بود و ...
-
عمارة
لغتنامه دهخدا
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن خثعمی . در «التجرید» آمده است که او را ذکری میباشد. (از الاصابه ٔ ابن حجر، قسم اول از حرف عین ، ترجمه ٔ شماره ٔ 5723).
-
عمارة
لغتنامه دهخدا
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن راشد. «ابوهریرة» وی را تابعی دانسته است . رجوع به الاصابه ٔ ابن حجر، قسم چهارم از حرف عین ، ترجمه ٔ شماره ٔ 6807 شود.
-
عمارة
لغتنامه دهخدا
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن رویبة. صحابی بود. در الاصابه ٔ ابن حجر نام پدر او «روبة» آمده است . رجوع به عماره ٔ ثقفی (ابن روبة...) شود.
-
عمارة
لغتنامه دهخدا
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن زعکره ٔ مازنی ، مکنی به ابوعدی . صحابی است . رجوع به عماره ٔ مازنی شود.