کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عمادالدین زنگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
عمادالدین ایوبی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین ایوبی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَی ْ یو ](اِخ ) اسماعیل بن عادل ایوبی ، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوطاهر و مشهور به الملک الصالح . از ایوبیان بود و از سال 615 تا 644 هَ . ق . در «بصری » و سپس در دمشق حکومت کرد. (از معجم الانساب زامباور ص 155)...
-
عمادالدین ایوبی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین ایوبی .[ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَی ْ یو ] (اِخ ) عثمان بن عادل ایوبی ، ملقب به عمادالدین و مشهور به الملک العزیز (غیر از الملک العزیزبن الملک الناصر). وی از ایوبیان بودکه از سال 608 هَ . ق . الی 630 هَ . ق . در باتیاس وسبیبه حکومت کرد. (از معجم ا...
-
عمادالدین بحری
لغتنامه دهخدا
عمادالدین بحری . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ ب َ ] (اِخ ) اسماعیل بن ناصربن قلاوون ، ملقب به عمادالدین و مشهور به الملک الصالح . هفدهمین از ممالیک بحری مصر است . رجوع به صالح شود.
-
عمادالدین بصروی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین بصروی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ ب َ رَ ] (اِخ ) اسماعیل بن عمربن کثیر قرشی بصری یا بصروی ، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالفداء و مشهور به ابن کثیر. از علمای دمشق در قرن هشتم هَ . ق . رجوع به ابن کثیر (عمادالدین ...) و اسماعیل (ابن عمربن ...) شو...
-
عمادالدین بلخی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین بلخی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ ب َ ] (اِخ ) وی صاحب بلخ بود و از امرا و بزرگانی به شمار می رفت که سلطان محمد خوارزمشاه در زمان حیات خود آنان را زندانی ساخته بود. ترکان خاتون که با حرم سلطان محمد و کودکان خردسال و نفایس خزاین قصد ترک خوارزم (در هن...
-
عمادالدین بندنیجی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین بندنیجی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ ب َ دَ ] (اِخ ) علی بن عبدالملک بن ابی الغنائم بندنیجی ، ملقب به عمادالدین . فقیه و مورخ قرن هفتم هَ . ق . رجوع به علی بندنیجی شود.
-
عمادالدین جامی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین جامی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) عبدالرحمان بن احمدبن محمد دشتی اسپهانی ، متخلص به جامی . شاعر و ادیب مشهور قرن نهم هَ . ق . لقب اصلی او عمادالدین و لقب مشهورش نورالدین است . رجوع به جامی (نورالدین عبدالرحمان بن احمدبن ...) شود.
-
عمادالدین جنابذی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین جنابذی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ ج َ ب َ ] (اِخ ) محمود جنابذی (جنابدی ، گنابادی ) ملقب به عمادالدین . وزیر میرزا الغبیک . پدر او سیدزین العابدین مدتی وزارت امیر تیمور گورکانی و میرزا شاهرخ را عهده دار بود و پس از فوت پدر، وی در ملازمت میرزا شاهر...
-
عمادالدین جوینی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین جوینی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ ج ُ وَ ] (اِخ ) علی بن محمدبن علی جوینی ، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالحسن . فقیه قرن پنجم هَ. ق . رجوع به علی جوینی (ابن محمدبن علی ...) شود.
-
عمادالدین حسنی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین حسنی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ ح َس َ ] (اِخ ) عبدالعظیم حسنی قزوینی ، ملقب به عمادالدین . رجوع به عمادالدین قزوینی (عبدالعظیم ...) شود.
-
عمادالدین حلبی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین حلبی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ ح َ ل َ ] (اِخ ) اسماعیل بن احمدبن سعید حلبی شافعی ، مشهور به ابن اثیر و ملقب به عمادالدین . متوفی بسال 699 هَ . ق . رجوع به اسماعیل (ابن احمدبن ...) شود.
-
عمادالدین حنبلی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین حنبلی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ حَم ْب َ ] (اِخ ) احمدبن ابراهیم واسطی حنبلی ، ملقب به عمادالدین . از علمای اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هَ . ق . رجوع به احمد (ابن ابراهیم واسطی ...) شود.
-
عمادالدین دانشمندی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین دانشمندی .[ ع ِ دُدْ دی ن ِ ن ِ م َ ] (اِخ ) ذوالنون بن محمدبن گمشتکین بن دانشمند، ملقب به عمادالدین . چهارمین تن از امرای دانشمندیه (بنی دانشمند) بود که در «سیواس » حکومت میکردند. وی یک بار از سال 537 تا حدود 550 هَ . ق . سلطنت کرد و بار د...
-
عمادالدین درگزینی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین درگزینی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ دَ گ َ ] (اِخ ) مکنی به ابوالبرکات . وزیر مسعودبن محمد سلجوقی ، در آن زمان که فرمانفرمای عراق بود و پیش از رسیدنش به سلطنت . نسبت او از جانب پدر به بنی سلمه که آثارشان در عراقین مشهور است می رسد. و مادرش خواهرزاد...
-
عمادالدین دمشقی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین دمشقی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ دِ م َ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن محمد دمشقی عمادی حنفی ، ملقب به عمادالدین . رجوع به عمادی (محمدبن محمدبن ...) شود.