کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علی کوفی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
علی کوفی
لغتنامه دهخدا
علی کوفی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن احمد کوفی علوی . مکنی به ابوالقاسم . فقیه و اصولی و متکلم و حکیم و مفسر و از افاضل امامیه بود. و در جمادی الاولی 352 هَ . ق . در کرمی از ناحیه ٔ فسا درگذشت . او راست : 1- تثبیت نبوةالابناء. 2- تفسیر القرآن . 3- کتاب ...
-
علی کوفی
لغتنامه دهخدا
علی کوفی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن اسباطبن سالم کوفی شیعی . مکنی به ابوالحسن . وی مقری و مفسر و عالم در بعض علوم بود و در اواسط قرن سیزدهم هَ . ق . میزیست . او راست : 1- تفسیرالقرآن . 2- کتاب الدلائل . 3- کتاب المزار. 4- کتاب النوادر. (از معجم المؤلف...
-
علی کوفی
لغتنامه دهخدا
علی کوفی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن شعیب بن میثم بن یحیی تمار اسدی کوفی بصری میثمی . مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی میثمی شود.
-
علی کوفی
لغتنامه دهخدا
علی کوفی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن حسن کوفی . مکنی به ابوالشعثاء. محدث بود و از حفص بن غیاث روایت کرد. و نیز رجوع به ابوالشعثاء (علی بن ...) شود.
-
علی کوفی
لغتنامه دهخدا
علی کوفی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی بن فضال بن عمربن ایمن کوفی . مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن فضال . وی عالم و فقیه و محدث و مفسر و واعظ بود و در حدود سال 206 هَ . ق . متولد شد و در 290 درگذشت . او راست : 1- التفسیر. 2- الجنة و النار. 3- ...
-
علی کوفی
لغتنامه دهخدا
علی کوفی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن حسن بن محمد طائی جرمی کوفی . مشهور به طاطری و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی طاطری شود.
-
علی کوفی
لغتنامه دهخدا
علی کوفی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن حسین بن طریف کوفی . مکنی به ابومنذر. نسب شناس بود و در سال 768 هَ . ق . درگذشت . او راست : شجرة آل العباس . (از معجم المؤلفین از کشف الظنون ص 1027).
-
علی کوفی
لغتنامه دهخدا
علی کوفی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن حمزةبن عبداﷲبن اسدی کوفی . مشهور به کسائی و مکنی به ابوالحسن . مقری و تجویددان و لغوی و نحوی و شاعر. رجوع به کسائی شود.
-
علی کوفی
لغتنامه دهخدا
علی کوفی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن رؤیم کوفی . او را پنجاه ورقه شعر است . (از الفهرست ابن الندیم ).
-
علی کوفی
لغتنامه دهخدا
علی کوفی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن غراب فزاری کوفی . مکنی به ابوالحسن . تابعی است . و نیز رجوع به ابوالحسن (علی ابن ...) شود.
-
علی کوفی
لغتنامه دهخدا
علی کوفی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمد برزج کوفی شیعی . مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی برزج شود.
-
علی کوفی
لغتنامه دهخدا
علی کوفی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن جعفر کوفی حمانی . رجوع به علی حمانی شود.
-
علی کوفی
لغتنامه دهخدا
علی کوفی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن حسین بن عبدوس کوفی . مکنی به ابوالحسن . او راست : معانی التحمید و الدعاء. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1729).
-
علی کوفی
لغتنامه دهخدا
علی کوفی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن مسهر کوفی . مکنی به ابوالحسن . وی مولای بنی قریش بود و در موصل و سپس در ارمینیة عهده دار امر قضاوت گردید و در این شهر اخیر بینایی خویش را از دست داد و به کوفه بازگشت و در سال 189 هَ . ق . درگذشت . او را احادیثی در کت...
-
علی کوفی
لغتنامه دهخدا
علی کوفی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن یقطین بن موسی کوفی بغدادی . وی در سال 124 هَ . ق . در کوفه متولد شد و در 182 هَ . ق . در بغداد درگذشت . آنگاه که ابومنصور دوانیقی خلیفه ٔ عباسی به قصد ساختن شهر بغداد زمین آن ناحیه را بازرسی می کرد، این علی بن یقطین ...