کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علی غرناطی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
علی غرناطی
لغتنامه دهخدا
علی غرناطی . [ ع َ ی ِ غ َ ] (اِخ ) ابن احمدبن خلف بن محمد باذش انصاری غرناطی . مشهور به ابن باذش و مکنی به ابوالحسن . رچوع به ابن باذش و غرناطی و علی باذش شود.
-
علی غرناطی
لغتنامه دهخدا
علی غرناطی . [ ع َ ی ِ غ َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن کوثر محاربی غرناطی . مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی محاربی شود.
-
علی غرناطی
لغتنامه دهخدا
علی غرناطی . [ ع َ ی ِ غ َ ] (اِخ ) ابن سعدبن علی . مکنی به ابوالحسن . وی بیست و چهارمین از ملوک بنی نصر بود که در غرناطة حکومت میکردند. و او از سال 866 تا 887 هَ . ق . سلطنت کرده است . (از طبقات سلاطین اسلام ص 25) (معجم الانساب زامباور ص 94).
-
علی غرناطی
لغتنامه دهخدا
علی غرناطی . [ ع َ ی ِ غ َ ] (اِخ ) ابن محمدبن سلیمان بن علی بن سلیمان بن حسن انصاری غرناطی . مشهور به ابن الجباب و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی انصاری شود.
-
علی غرناطی
لغتنامه دهخدا
علی غرناطی . [ ع َ ی ِ غ َ ] (اِخ ) ابن موسی بن عبدالملک بن سعید عنسی اندلسی غرناطی مغربی . مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن سعید. رجوع به ابن سعید و علی (ابن موسی بن ...) شود.
-
واژههای مشابه
-
علي
دیکشنری عربی به فارسی
وصل , روشن , برقرار , روي , بر , بر روي , فوق , بر فراز , بمحض , بمجرد
-
عَلَى
فرهنگ واژگان قرآن
بر (در واقع همان "عَلَىٰ "است که چون به همزه وصل رسيده صداي کشيده آن کوتاه گرديده است)
-
عَلَيَّ
فرهنگ واژگان قرآن
بر من
-
عَلِيُّ
فرهنگ واژگان قرآن
هميشه برتر و والاتر (صفت مشبهه از علو )
-
علی علی آبادی
لغتنامه دهخدا
علی علی آبادی . [ ع َ ی ِ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد علیابادی . ملقب به بدرالدین . لغوی بود و در سال 952 هَ . ق . در قید حیات بوده است . او راست : الفصاح علی ترتیب الصحاح ، در لغت . (از معجم المؤلفین از ایضاح المکنون ج 2 ص 190 و هدیة العارفین ج 2 ص 745).
-
علی آباد ارباب علی
لغتنامه دهخدا
علی آباد ارباب علی . [ ع َ دِ اَ ع َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان گرمسیر شهرستان اردستان واقع در 21 هزار و پانصد گزی شمال باختری اردستان و 2 هزار و پانصد گزی راه شوسه ٔ اردستان به کاشان .ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای معتدل ، و 69 تن سکنه . آب ...
-
علی آباد علی
لغتنامه دهخدا
علی آباد علی . [ ع َ دِ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عزیزآباد بخش فهرج شهرستان بم واقع در 25 هزارگزی جنوب باختری فهرج ، و 5 هزارگزی راه فرعی بم به برج اکرم . ناحیه ای است جلگه و گرمسیر و مالاریائی . دارای 312 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. م...
-
علی آباد علی رضاخان
لغتنامه دهخدا
علی آباد علی رضاخان . [ ع َ دِ ع َ رِ ] (اِخ ) دهی است از بخش شهداد شهرستان کرمان واقع در 25 هزارگزی خاور شهداد و در سر راه مالرو کشیت به خراسان . ناحیه ای است جلگه و گرمسیر، و دارای 50 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و خرما و مرک...
-
علی آرزو
لغتنامه دهخدا
علی آرزو. [ ع َ ی ِ رِ ] (اِخ ) ابن حسام الدین گوالیری اکبرآبادی (علی خان ... یا علی شاه ...)، لقب او حسام الدین بود، و نسب او از جانب پدر به علامه کمال الدین دهلوی و از سوی مادر به شیخ محمد الغوث گوالیری میرسد. تولد او در سال 1101 هَ . ق . در گوالیا...