کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علی جرجانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
علی جرجانی
لغتنامه دهخدا
علی جرجانی . [ ع َ ی ِ ج ُ ] (اِخ ) ابن احمد جرجانی ، مکنّی به ابوالقاسم . وی در عداد فیلسوفان بزرگ روزگار بود. و این دو بیت از اوست که وصیت کرد بر لوح مزارش نقر کنند:رب میت قد صار بالعلم حیاو معافا قد مات جهلا و عیافاطلبوا العلم کی تنالوا خلودالاتعد...
-
علی جرجانی
لغتنامه دهخدا
علی جرجانی . [ ع َ ی ِ ج ُ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن حسن بن علی بن اسماعیل جرجانی شافعی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به ابوالحسن (علی بن عبدالعزیز فقیه ) و علی (ابن عبدالعزیزبن ...) و جرجانی (علی بن عبدالعزیز...) شود.
-
علی جرجانی
لغتنامه دهخدا
علی جرجانی . [ ع َ ی ِ ج ُ ] (اِخ ) ابن عبدالغفار جرجانی کاتب ، مکنّی به ابوالحسن . به عربی شعر نیز می گفته و دیوان او پنجاه ورقه است . (از الفهرست ابن الندیم ).
-
علی جرجانی
لغتنامه دهخدا
علی جرجانی . [ ع َ ی ِ ج ُ ] (اِخ ) ابن فضلان جرجانی بن بزری ، مکنّی به ابوالحسن . محدث و ساکن سمرقند بود. وی از ابن الاعرابی حدیث شنیده است و حمزة السهمی از او حدیث کرده است . «بزری » نسبت به «بزر» است و منظور کسی که «بزر» را برای روغنگیری می فشارد....
-
علی جرجانی
لغتنامه دهخدا
علی جرجانی . [ ع َ ی ِ ج ُ ] (اِخ ) ابن محمد جرجانی ادریسی . او راست : تاریخ جرجان . نیز رجوع به ادریسی (علی بن محمد...) شود.
-
علی جرجانی
لغتنامه دهخدا
علی جرجانی . [ ع َ ی ِ ج ُ ] (اِخ ) ابن محمد جرجانی حنفی ، مکنّی به ابوالحسن . او کتاب اجناس احمدبن محمد ناطقی را بر ترتیب کافی مرتب کرد. (از کشف الظنون ).
-
علی جرجانی
لغتنامه دهخدا
علی جرجانی . [ ع َ ی ِ ج ُ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲبن علی بن زکریا زبحی جرجانی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی زبحی شود.
-
علی جرجانی
لغتنامه دهخدا
علی جرجانی . [ ع َ ی ِ ج ُ ] (اِخ )ابن صالح جرجانی او راست : 1 - جرجانیات ، و آن مسائلی است که از محمدبن حسن روایت کرده است . 2 - مسائل علی بن صالح . (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 581 و 1669).
-
علی جرجانی
لغتنامه دهخدا
علی جرجانی . [ ع َ ی ِج ُ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی جرجانی حسینی حنفی ، مشهور به میرسیدشریف و مکنّی به ابوالحسن . از علما و حکمای مشهور نیمه ٔ دوم قرن هشتم هجری بود. رجوع به جرجانی (علی بن محمدبن علی حسینی ...) و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 216....
-
واژههای مشابه
-
علي
دیکشنری عربی به فارسی
وصل , روشن , برقرار , روي , بر , بر روي , فوق , بر فراز , بمحض , بمجرد
-
عَلَى
فرهنگ واژگان قرآن
بر (در واقع همان "عَلَىٰ "است که چون به همزه وصل رسيده صداي کشيده آن کوتاه گرديده است)
-
عَلَيَّ
فرهنگ واژگان قرآن
بر من
-
عَلِيُّ
فرهنگ واژگان قرآن
هميشه برتر و والاتر (صفت مشبهه از علو )
-
علی علی آبادی
لغتنامه دهخدا
علی علی آبادی . [ ع َ ی ِ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد علیابادی . ملقب به بدرالدین . لغوی بود و در سال 952 هَ . ق . در قید حیات بوده است . او راست : الفصاح علی ترتیب الصحاح ، در لغت . (از معجم المؤلفین از ایضاح المکنون ج 2 ص 190 و هدیة العارفین ج 2 ص 745).