کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علی البدل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
علی البدل
/'alalbadal/
معنی
آنکه در غیاب کسی جانشین او شود: عضو علیالبدل.
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
جانشین
دیکشنری
alternate, stand-in
-
جستوجوی دقیق
-
علی البدل
فرهنگ واژههای سره
جانشین
-
علی البدل
فرهنگ فارسی معین
(عَ لَ لْ بَ دَ) [ ازع . ] (ص مر.) کسی که در کمیته یا هیأتی جانشین دیگری گردد، جانشین .
-
علی البدل
لغتنامه دهخدا
علی البدل . [ ع َ لَل ْ ب َ دَ ] (ع ص مرکب ) به عنوان جانشین . به عوض چیزی یا کسی . فرعی بجای اصلی .- عضو علی البدل ؛ در برابر عضو اصلی ، کسی را گویند که بجای عضو اصلی کار کند. بسیاری از هیأتها و انجمنها اعضایی اصلی دارند و اعضایی علی البدل ، تا در...
-
علی البدل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] 'alalbadal آنکه در غیاب کسی جانشین او شود: عضو علیالبدل.
-
واژههای مشابه
-
علي
دیکشنری عربی به فارسی
وصل , روشن , برقرار , روي , بر , بر روي , فوق , بر فراز , بمحض , بمجرد
-
عَلَى
فرهنگ واژگان قرآن
بر (در واقع همان "عَلَىٰ "است که چون به همزه وصل رسيده صداي کشيده آن کوتاه گرديده است)
-
عَلَيَّ
فرهنگ واژگان قرآن
بر من
-
عَلِيُّ
فرهنگ واژگان قرآن
هميشه برتر و والاتر (صفت مشبهه از علو )
-
علی علی آبادی
لغتنامه دهخدا
علی علی آبادی . [ ع َ ی ِ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد علیابادی . ملقب به بدرالدین . لغوی بود و در سال 952 هَ . ق . در قید حیات بوده است . او راست : الفصاح علی ترتیب الصحاح ، در لغت . (از معجم المؤلفین از ایضاح المکنون ج 2 ص 190 و هدیة العارفین ج 2 ص 745).
-
علی آباد ارباب علی
لغتنامه دهخدا
علی آباد ارباب علی . [ ع َ دِ اَ ع َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان گرمسیر شهرستان اردستان واقع در 21 هزار و پانصد گزی شمال باختری اردستان و 2 هزار و پانصد گزی راه شوسه ٔ اردستان به کاشان .ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای معتدل ، و 69 تن سکنه . آب ...
-
علی آباد علی
لغتنامه دهخدا
علی آباد علی . [ ع َ دِ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عزیزآباد بخش فهرج شهرستان بم واقع در 25 هزارگزی جنوب باختری فهرج ، و 5 هزارگزی راه فرعی بم به برج اکرم . ناحیه ای است جلگه و گرمسیر و مالاریائی . دارای 312 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. م...
-
علی آباد علی رضاخان
لغتنامه دهخدا
علی آباد علی رضاخان . [ ع َ دِ ع َ رِ ] (اِخ ) دهی است از بخش شهداد شهرستان کرمان واقع در 25 هزارگزی خاور شهداد و در سر راه مالرو کشیت به خراسان . ناحیه ای است جلگه و گرمسیر، و دارای 50 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و خرما و مرک...
-
علی آرزو
لغتنامه دهخدا
علی آرزو. [ ع َ ی ِ رِ ] (اِخ ) ابن حسام الدین گوالیری اکبرآبادی (علی خان ... یا علی شاه ...)، لقب او حسام الدین بود، و نسب او از جانب پدر به علامه کمال الدین دهلوی و از سوی مادر به شیخ محمد الغوث گوالیری میرسد. تولد او در سال 1101 هَ . ق . در گوالیا...
-
علی آزاد
لغتنامه دهخدا
علی آزاد. [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) (غلام ...) ابن نوح حسینی واسطی بلگرامی هندی حنفی . رجوع به غلام علی آزاد شود.