کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علیه الصلاة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
معتمد علیه
لغتنامه دهخدا
معتمد علیه . [ م ُ ت َ م َ دُن ْ ع َ ل َی ْه ْ ] (ع ص مرکب ) آنکه بروی در چیزی اعتماد می کنند. صادق و امین و بادیانت و درست و راست . (ناظم الاطباء). مورد اعتماد. مورد اطمینان : تا به اوج ارادت برسید و مقرب حضرت سلطان و مشارالیه و معتمد علیه گشت . (گل...
-
بناء علیه
لغتنامه دهخدا
بناء علیه . [ ب ِ ئَن ْ ع َ ل َ ] (ع ق مرکب ) بنابرآن . (آنندراج ). بناء علی ذلک . رجوع به این کلمه شود.
-
اثر عليه
دیکشنری عربی به فارسی
اثر , نتيجه , احساسات , برخورد , اثر کردن بر , تغيير دادن , متاثر کردن , وانمود کردن , دوست داشتن , تمايل داشتن(به) , تظاهر کردن به
-
احصل عليه
دیکشنری عربی به فارسی
بدست اوردن , فراهم کردن , گرفتن
-
دل عليه
دیکشنری عربی به فارسی
مطلبي را رساندن , ضمنا فهماندن , دلا لت ضمني کردن بر , اشاره داشتن بر , اشاره کردن , رساندن
-
اشرف عليه
دیکشنری عربی به فارسی
نظارت کردن , برنگري کردن , رسيدگي کردن
-
استول عليه
دیکشنری عربی به فارسی
بتصرف اوردن , ربون , قاپيدن , توقيف کردن , دچار حمله (مرض وغيره) شدن , درک کردن
-
حرض عليه
دیکشنری عربی به فارسی
برانگيختن , پروردن , تحريک کردن
-
غط عليه
دیکشنری عربی به فارسی
تاريک کردن , مسلط شدن بر , تحت الشعاع قرار دادن , سايه افکندن بر
-
تدرب عليه
دیکشنری عربی به فارسی
گفتن , تمرين کردن , تکرار کردن
-
طل عليه
دیکشنری عربی به فارسی
مسلط يا مشرف بودن بر , چشم پوشي کردن , چشم انداز
-
تغلب عليه
دیکشنری عربی به فارسی
چيره شدن , پيروز شدن بر , مغلوب ساختن , غلبه يافتن
-
علیه الرحمه
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی: عَلیهالرّحمَة] 'ale(a)yherrahme(a) بر او باد بخشایش.
-
علیه السلام
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی: عَلیهالسّلام] 'ale(a)yhessalām درود بر او باد. Δ پس از ذکر نام پیغمبران و امامان میگویند.
-
علیه الصلات
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی: علَیهالصلوة] [قدیمی] 'ale(a)yhessalāt درود بر او باد.