کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
چوله و چلاق
لهجه و گویش تهرانی
علیل
-
رنجور و زمینگیر
فرهنگ گنجواژه
علیل.
-
lame duck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علیل وناتوان
-
حرض
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] haraz ناتوان شدن؛ علیل شدن.
-
lameduck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علیل وناتوان
-
کور و افلیج
فرهنگ گنجواژه
مفلوک، علیل.
-
مفلوج
واژگان مترادف و متضاد
فلج، لش، علیل، افلیج
-
چلاق
فرهنگ فارسی معین
(چُ) [ تر. ] (ص .) علیل ، معلول .
-
bedfast
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستگی دارد، بیمار، علیل، بستری
-
invalidates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نامعتبر است، باطل کردن، ناتوان کردن، علیل کردن
-
invalided
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معلول، باطل کردن، ناتوان کردن، علیل کردن
-
valetudinary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دروغگو، علیل، وسواسی
-
invaliding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معلول، باطل کردن، ناتوان کردن، علیل کردن
-
pimping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
pimping، علیل، خرد، پست
-
invalidating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نامعتبر است، باطل کردن، ناتوان کردن، علیل کردن