کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علیرضا شاکر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
علیرضا شاکر
لغتنامه دهخدا
علیرضا شاکر. [ ع َ رِ ک ِ ] (اِخ ) ابن محمد شاکر. وی درجه ٔ فریق (سپهبدی ) داشت . او راست : القول السدید فی حرب الدولةالعلیة مع الیونان سنة 1897 م . که در سال 1321هَ . ق . در قاهره به چاپ رسید. (از معجم المؤلفین بنقل از فهرس دارالکتب المصریة ج 5 ص 2...
-
واژههای مشابه
-
ده علیرضا
لغتنامه دهخدا
ده علیرضا.[ دِه ْ ع َ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان . واقع در 11هزارگزی شمال باختری قلعه کلات مرکز دهستان دارای 100 تن سکنه می باشد. آب آن از چشمه تأمین می شود. ساکنین از طایفه ٔدشمن زیاری هستند. (از فرهنگ جغرا...
-
علیرضا آگاه
لغتنامه دهخدا
علیرضا آگاه . [ ع َ رِ ] (اِخ ) ابن عبدالواحد ذوقی ، متخلص به آگاه . وی شاعر بود و درسال 1189 هَ . ق . درگذشت . او را دیوان شعری است . (از الذریعه ٔ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 756 بنقل از تذکره ٔ سروآزاد ص 346. نتائج الافکار ص 84. گلستان مسرت ص 530).
-
علیرضا اصفهانی
لغتنامه دهخدا
علیرضا اصفهانی . [ ع َ رِ اِ ف َ ] (اِخ ) ابن رئیس حسین رویدشتی اصفهانی . وی از اهالی رویدشت ، از محال اصفهان بود و در قرن یازدهم میزیست و او را اشعاری است . (از الذریعه ٔ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 757 بنقل از تذکره ٔ نصرآبادی فصل 9 ص 247).
-
علیرضا اصفهانی
لغتنامه دهخدا
علیرضا اصفهانی . [ ع َ رِ اِ ف َ ] (اِخ ) لنجانی ، مشهور به پرتو و آقاجان . رجوع به علیرضا پرتو شود.
-
علیرضا پرتو
لغتنامه دهخدا
علیرضا پرتو. [ ع َ رِ پ َ ت َ ] (اِخ ) لنجانی اصفهانی . وی به نام آقاجان نیز شهرت دارد. او را خطی خوش بود بخصوص در خط نسخ دستی توانا داشت . وی در سال 1304 یا 1306 هَ . ق . درگذشت . او را دیوان شعری است . (از الذریعه ٔ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 157 و 757 ب...
-
علیرضا تبریزی
لغتنامه دهخدا
علیرضا تبریزی . [ ع َ رِ ت َ ] (اِخ ) عباسی . نقاش و یا خطاط مشهور دوره ٔ صفویه در قرن یازدهم هجری . رجوع به عباسی (علیرضا...) و به علیرضا عباسی شود.
-
علیرضا تویسرکانی
لغتنامه دهخدا
علیرضا تویسرکانی . [ ع َ رِ ت ُ س ِ ] (اِخ ) (امیر...) وی از شعرای قرن یازدهم هجری بود که برخی از اشعار او در تذکره ٔ نصرآبادی فصل 6 ص 190 آمده است .
-
علیرضا ذوقی
لغتنامه دهخدا
علیرضا ذوقی . [ ع َ رِ ذَ ] (اِخ ) ابن عبدالواحد ذوقی ، متخلص به آگاه . رجوع به علیرضا آگاه شود.
-
علیرضا رویدشتی
لغتنامه دهخدا
علیرضا رویدشتی . [ ع َ رِ دَ ] (اِخ ) ابن رئیس حسین رویدشتی اصفهانی . رجوع به علیرضا اصفهانی شود.
-
علیرضا شولستانی
لغتنامه دهخدا
علیرضا شولستانی .[ ع َ رِ ل ِ ] (اِخ ) وی در قرن یازدهم هجری در هند میزیست و او را اشعاری است . (از الذریعه ٔ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 757 بنقل از تذکره ٔ نصرآبادی فصل 9 ص 400).
-
علیرضا عباسی
لغتنامه دهخدا
علیرضا عباسی . [ ع َ رِ ع َب ْ با ] (اِخ ) تبریزی .نقاش یا خطاط مشهور دوره ٔ صفویه در قرن یازدهم هجری . رجوع به عباسی (علیرضا...) و مآخذ ذیل شود: الذریعه ٔ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 757. گلستان هنر. دانشمندان آذربایجان ص 280. تذکره ٔ نصرآبادی فصل هفتم ص 2...
-
علیرضا کرمانی
لغتنامه دهخدا
علیرضا کرمانی . [ ع َ رِ ک ِ ] (اِخ ) وی معاصر مؤلف ریاض العارفین و ساکن قلعه ٔ عسکر از بلوک کرمان و از مریدان رونق علیشاه بوده است . او را اشعاری است . (از الذریعه ٔ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 758 بنقل از ریاض العارفین ص 469).
-
علیرضا لنجانی
لغتنامه دهخدا
علیرضا لنجانی . [ ع َ رِ ل ِ ] (اِخ ) اصفهانی ، مشهور به پرتو و آقاجان . رجوع به علیرضا پرتو شود.