کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
علیت
معنی
(عِ یَّ) [ ع . علیة ] (مص جع .) علت بودن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
causality, causation
-
جستوجوی دقیق
-
علیت
فرهنگ فارسی معین
(عِ یَّ) [ ع . علیة ] (مص جع .) علت بودن .
-
علیت
لغتنامه دهخدا
علیت . [ ع ِل ْ لی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) علت بودن . رجوع به علت شود.
-
علیت
دیکشنری فارسی به عربی
سببية
-
واژههای مشابه
-
causality principle
اصل علیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← علیت 1
-
web of causation, causal web
شبکۀ علیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] نظریۀ پیوستگی متوالی علل چندگانۀ بیماریها و سایر وقایع مربوط به سلامت در همهگیرشناسی و سلامت همگانی
-
causality 1
علیت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اصلی که بنا بر آن احتمال وقوع حالتهای آینده و مقادیر چشمداشتی مشاهدهپذیرِ سامانۀ کوانتومی را میتوان از وضعیت کنونی آن به دست آورد متـ . اصل علیت causality principle
-
causation, causality 2
علیت 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] رابطۀ علت و معلولی میان یک بیماری و علتها و عوامل ایجادکنندۀ آن
-
واژههای همآوا
-
علیة
لغتنامه دهخدا
علیة. [ ع َلی ی َ ] (ع ص ) تأنیث عَلی ّ. بلندمرتبه و رفیعالقدرو بلند و بالا. (ناظم الاطباء). رجوع به عَلی ّ شود.- حضرت علیه ؛ آستان بلندپایه . ترکیبی است که در عناوین و القاب زنان به کار میبردند.- دولت علیه ؛ دولت بلندپایه ، که در عناوین دولتها بک...
-
علیة
لغتنامه دهخدا
علیة. [ ع ِل ْ ل َ ی َ ] (ع ص )شریف و رفیعالقدر و رئیس . (ناظم الاطباء). و رجوع به عِلْیة و عُلّیّة و عَلیّة و عُلْی و عُلّی ّ شود.
-
علیة
لغتنامه دهخدا
علیة. [ ع ِل ْ ی َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عَلی ّ. رجوع به عَلی ّ شود. || شریف و رفیعالقدر و رئیس : هو من علیةالناس ؛ أی من أجلتهم و أشرافهم . (ازمنتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و نیز رجوع به عُلْی و عُلّی ّ و عَلیّة و عُلّیَّة شود.
-
علیة
لغتنامه دهخدا
علیة. [ ع ِل ْلی ی َ ] (ع ص ، اِ) عُلّیّة. رجوع به عُلّیّة شود.
-
علیة
لغتنامه دهخدا
علیة. [ ع ُ ل َی ْ ی َ ] (اِخ ) نام دختر جودت پاشا مورخ قرن اخیر بود. وی از زنان نویسنده و داستانسرای قرن حاضر بود که در اسلامبول پرورش یافت و کتب بسیاری در موضوعهای اجتماعی و داستانی تألیف کرد که از آن جمله کتاب «المراءة المسلمة» است . رجوع به اعلا...
-
علیة
لغتنامه دهخدا
علیة. [ ع ُ ل َی ْ ی َ ] (اِخ ) نام دختر زریاب آوازه خوان بود. او را عمری طولانی بود آنچنانکه در حیاتش هیچ یک از افراد خاندانش زنده نبودند. (از اعلام النساء عمر رضا کحالة از نفح الطیب مقری ).