کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
علیا
/'alyā/
معنی
۱. هر مکان مرتفع؛ جای بلند.
۲. (اسم) سرکوه.
۳. (اسم) آسمان.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
superior, upper, upstream
-
جستوجوی دقیق
-
علیا
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] (ص تف .) مؤنث اعلی . 1 - بلندتر، بالاتر. 2 - هر جای بلند و مرتفع .
-
علیا
فرهنگ فارسی معین
(عُ لْ) [ ع . ] 1 - (ص .) جای بلند. 2 - (اِ.) آسمان . 3 - سر کوه .
-
علیا
لغتنامه دهخدا
علیا. [ ] (اِخ ) نام عورتی که پس از «هوشی »هفت سال بر بنی اسرائیل سلطنت کرد و بعضی از ملک زادگان را به قتل رساند. (از حبیب السیر چ تهران ص 46).
-
علیا
لغتنامه دهخدا
علیا. [ ع ُل ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میمند بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد، که مشهور به «ده بالا» است . رجوع به «ده بالا» شود. (از فرهنگ جعرافیایی ایران ج 7).
-
علیا
لغتنامه دهخدا
علیا. [ ع ُل ْ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان مرودشت بخش زرقان شهرستان شیراز واقع در 45 هزارگزی شمال زرقان و 6 هزارگزی راه فرعی مرودشت به ابرج . سکنه ٔ آن 45 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
علیا
لغتنامه دهخدا
علیا. [ ع ُل ْ ] (اِخ ) قریه ای است از قرای ناحیه ٔ فرمشکان ، که آن ناحیه ای است در جنوب کوار. (از فارسنامه ٔ ناصری ).
-
علیا
لغتنامه دهخدا
علیا. [ ع ُل ْ ] (اِخ ) قریه ای است واقع در ده فرسخی میانه ٔ جنوب و مشرق آباده . (از فارسنامه ٔ ناصری ).
-
علیا
لغتنامه دهخدا
علیا. [ ع ُل ْ ] (اِخ ) یکی از دهستان های چهارگانه ٔ شهرستان اردستان است که در خاور این شهرستان واقع شده و حدود و مشخصات آن به شرح زیر است :حدود: از شمال به دهستان گرمسیر، از جنوب به دهستان برزاوند و بخش کوهپایه ٔ شهرستان اصفهان ، از خاور به دهستان پ...
-
علیا
لغتنامه دهخدا
علیا. [ ع ُل ْ ] (ع ن تف ) مؤنث أعلی ̍. بلندتر. (از تاج العروس ) (اقرب الموارد) (متن اللغة). || هر جای بلند. (از اقرب الموارد) (متن اللغة). ج ، عُلا . (تاج العروس )(اقرب الموارد) (متن اللغة). رجوع به أعلی ̍ شود.- الید العلیا خیر من الید السفلی ؛ ...
-
علیا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: علیاء] [قدیمی] 'alyā ۱. هر مکان مرتفع؛ جای بلند.۲. (اسم) سرکوه.۳. (اسم) آسمان.
-
علیا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] 'olyā ۱. [مقابلِ سفلیٰ] ویژگی جای بلند؛ بالا.۲. [قدیمی] والا؛ باارزش.
-
علیا
واژهنامه آزاد
مونث علی می باشد بمعنی بلند مرتبه و بزرگوار.
-
واژههای مشابه
-
عُلْيَا
فرهنگ واژگان قرآن
والاتر و برتر
-
کشار علیا
لغتنامه دهخدا
کشار علیا. [ ک َ رِ ع ُل ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش کن شهرستان طهران واقع در 7هزارگزی شمال باختری کن و 15هزارگزی شمال شوسه ٔ تهران به کرج با300 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و میوه و شغل اهالی زراعت و مکاری و حمل محصولات به تهران و را...