کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علي نفس النمط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
علي نفس النمط
معنی
بهمچنين , چنين , نيز , هم , بعلا وه , همچنان
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
علي نفس النمط
دیکشنری عربی به فارسی
بهمچنين , چنين , نيز , هم , بعلا وه , همچنان
-
واژههای مشابه
-
علی
فرهنگ نامها
(تلفظ: ali) (عربی) بلند ، بلند بر آمده ، بلند قدر ، بزرگ ، شریف ، توانا ، کلان ؛ نامی از نامهای خدای تعالی ؛ (در اعلام) نام امیرالمؤمنین علی (ع).
-
علی
فرهنگ فارسی معین
(عُ لا) [ ع . ] (اِ.) شرف ، رفعت ، بزرگواری .
-
علی
فرهنگ فارسی معین
(عَ یّ) [ ع . ] (ص .) شریف ، بزرگوار.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن طیب جزائری ، ملقّب به زین الدین و مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن قلال . رجوع به علی جزائری شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن عباس ، مکنّی به ابوالحسن و ابومحمد و مشهور به ابوالاملاک و ملقّب به ذوالثفنات . وی جد خلفای عباسی بود و در سال 40 هَ . ق . متولد شد. او نیز مانند سید سجاد زین العابدین علی بن الحسین علیهماالسلام ، ملقّب به ذوالثفنات ا...
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن عبدالجبار شاذلی ضریر، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به نورالدین . پیشوای فرقه ٔشاذلیة. رجوع به شاذلی و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 137. طبقات الاولیاء ابن ملفن ص 35. الوافی صفدی ج 12 ص 92. فهرس المؤلفین بالظاهریة....
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن عبدالغفار سمسمانی لغوی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی سمسمانی شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن علی تستری بحرانی . رجوع به علی بحرانی شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن علی زیدی . رجوع به علی زیدی شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن علی موسوی . رجوع به علی موسوی شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن علی نطوبسی قاهری ازهری ضریر مالکی ، مشهور به سنهوری و ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی سنهوری شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن علی بن حسین بن زیدبن علی بن حسین بن زیدبن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام ، علوی ، مکنّی به ابوالقاسم و مشهور به شبیه یا ابن الشبیه . رجوع به علی علوی (ابن عبداﷲبن علی بن ...) شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن علی بن عبداﷲبن احمد قزوینی ، ملقّب به تاج الدین و مکنّی به ابوتراب . رجوع به علی قزوینی شود.