کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علوی حسنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
علوی طبری
لغتنامه دهخدا
علوی طبری . [ ع َ ل َی ِ طَ ب َ ] (اِخ ) حسن بن حمزةبن علی بن عبداﷲبن محمدبن حسن بن حسین علوی مرعشی . رجوع به علوی مرعشی شود.
-
علوی کاشانی
لغتنامه دهخدا
علوی کاشانی . [ ع َ ل َ ی ِ ] (اِخ ) میر محمدطاهر. از شعرای ایران در عهد شاه سلیمان صفوی است . وی ابتدا در اصفهان میزیست و سپس به کشمیر رفت و در سال 1136 هَ .ق . در آنجا درگذشت . منظومه ای بنام «حداد و حلاج »، و نیز دیوانی مرتب دارد. و ظاهراً «علوی »...
-
علوی محمدی
لغتنامه دهخدا
علوی محمدی . [ ع َ ل َ ی ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) عبداﷲبن علی بن ابی المحاسن بن سعدبن مهدی علوی محمدی ، ملقب به اصیل الدین . وی محدث بود و در 785 هَ . ق . درگذشت . او راست : مفاتیح المهدی ، در احکام و حدیث . (از معجم المؤلفین ج 6 ص 92 از شدالازار ص...
-
علوی مدائنی
لغتنامه دهخدا
علوی مدائنی . [ ع َ ل َ ی ِ م َ ءِ ] (اِخ ) قاسم بن محمدبن هشام (یا هاشم ) مدائنی . از علمای ریاضی قرن سوم و چهارم هجری . رجوع به قاسم بن محمدبن هشام شود.
-
علوی مدنی
لغتنامه دهخدا
علوی مدنی . [ ع َ ل َ ی ِ م َ دَ ] (اِخ ) شخص نابینائی بود که به نوشته ٔ تاریخ گزیده در عهد سلطان ملکشاه ، وقتی احمدبن عبدالملک عطاش اسماعیلی طغیان کرد، وی در اصفهان به کمک ملاحده مردم را می ربود، و سرانجام نقشه ٔ اوفاش شد و به دست مردم کشته شد. رجوع...
-
علوی مدنی
لغتنامه دهخدا
علوی مدنی . [ ع َ ل َ ی ِ م َ دَ ] (اِخ ) یکی از مردم مدینه به عهد الحاکم بامر اﷲ اسماعیلی ، ششمین خلیفه ٔ بنی فاطمه ٔ مغرب بود. و داستان او در تاریخ گزیده چنین آمده است : قاضی احمد دامغانی در کتاب «استظهار» آورده است که حاکم جمعی را از مصر بفرستاد و...
-
علوی مرعشی
لغتنامه دهخدا
علوی مرعشی . [ ع َ ل َی ِ م ُ رَع ْ ع َ ] (اِخ ) حسن بن حمزةبن علی بن عبداﷲبن محمدبن حسن بن حسین علوی طبری مرعشی ، مکنی به ابومحمد. وی ادیب و فقیهی بود که به سال 358 هَ . ق . درگذشت . نسبت او به جدش مرعّشی است و ربطی به مَرعش ندارد.او راست : 1- تباشی...
-
علوی مکی
لغتنامه دهخدا
علوی مکی . [ ع َ ل َ ی ِ م َک ْ کی ] (اِخ ) محمدطیب بن محمدصالح بن محمد عبداﷲ علوی مکی . وی در مکه متولد شد و سپس به شهر «لامو» در مشرق افریقای انگلستان سفر کرد و آنگاه به قصد تجارت به مسقط رفت . و پس از آن به مکه بازگشت و نزد پدر خود صرف و نحو و بلا...
-
علوی مؤیدی
لغتنامه دهخدا
علوی مؤیدی . [ ع َ ل َ ی ِ م ُ ءَی ْ ی َ ] (اِخ ) حسن بن علی بن داود صنعانی زیدی ، ملقب به الناصر لدین اﷲ. رجوع به علوی زیدی شود.
-
علوی مهدی
لغتنامه دهخدا
علوی مهدی . [ ع َ ل َ ی ِم َ ] (اِخ ) حاکم قلعه ٔ الموت از جانب سلطان ملکشاه .داستان وی با حسن صباح در جامع التواریخ چنین آمده است : ... بدان ایام امیر الموت علوی مهدی نام داشت از قبل سلطان ملکشاه ، و حسین قاینی ، علوی را دعوت میکرد. قومی در الموت دع...
-
علوی وردی
لغتنامه دهخدا
علوی وردی . [ ع َ ل َ ؟ ] (اِخ ) از ادیبان متقدم در اصفهان بود. (از محاسن اصفهان مافروخی ص 32).
-
علوی یمانی
لغتنامه دهخدا
علوی یمانی . [ ع َ ل َ ی ِ ی َ ] (اِخ ) عبدالرحمان بن ابراهیم بن اسماعیل بن عبداﷲبن عبدالرحمان بن محمدبن یوسف علوی یمانی زبیدی . رجوع به علوی زبیدی شود.
-
علوی یمانی
لغتنامه دهخدا
علوی یمانی . [ ع َ ل َ ی ِ ی َ ] (اِخ ) عبدالرحمان بن محمدبن یوسف بن عمربن علی بن ابی بکر علوی زبیدی یمانی حنفی ، ملقب به وجیه الدین . رجوع به علوی زبیدی شود.
-
علوی یمنی
لغتنامه دهخدا
علوی یمنی . [ ع َ ل َ ی ِ ی َ م َ ] (اِخ ) عمربن علی بن ابی بکر علوی یمنی حنفی ، مکنی به ابوالخطاب . فقیه و ادیب و شاعر بود که در سال 664 هَ . ق . متولد شد و در حدود 703 در زبید درگذشت . او راست : 1- منتخب الفنون ، درهفت مجلد. 2- نزهة الحضار و انس ال...
-
علوی یمنی
لغتنامه دهخدا
علوی یمنی . [ ع َ ل َ ی ِ ی َم َ ] (اِخ ) حسن بن محمدبن احمدبن یحیی یمنی زیدی . ازتاریخ نویسان بود که در سال 670 هَ . ق . وفات کرد. او راست : انوار الیقین فی فضائل امیرالمؤمنین . (از معجم المؤلفین ج 3 ص 275 از ایضاح المکنون ج 1 ص 147).