کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علهاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
علهاء
لغتنامه دهخدا
علهاء. [ ع َ ] (ع اِ) کژآگند. قزآگند. کج آگند. کچ آغند. جامه ای که درون آن به ابریشم کج پر شده باشد و روز جنگ پوشند. دو جامه ای که در آنها پشم شتر گذارند و در زیر زره پوشند. (ناظم الاطباء). دو جامه که در آن پشم شتر زنند و زیر زره پوشند. (منتهی الارب ...
-
واژههای همآوا
-
الهاء
فرهنگ فارسی معین
(اِ) [ ع . ] (مص م .) مشغول کردن .
-
الهاء
لغتنامه دهخدا
الهاء. [ اِ ] (ع مص ) مشغول کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان علامه تهذیب عادل ). مشغول کردن بازی کسی را از چیزی : اَلْهاه ُ اللعب عن کذا؛ شغله . (از اقرب الموارد). مشغول داشتن . (کشف الاسرار ج 10 ص 596). بازی کنانیدن و مشغول کردن . (منتهی الارب )....
-
الحاء
لغتنامه دهخدا
الحاء. [ اِ ] (ع مص ) آوردن چیزی که بر آن ملامت کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). بجا آوردن عملی که بر آن سرزنش کنند. (از المنجد) (اقرب الموارد). || نزدیک رسیدن چوب به برکندن پوست . (منتهی الارب ) (آنندراج ). فرارسیدن هنگام آنکه پوست چوب را بکنند. (از...