کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علندی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
علندی
لغتنامه دهخدا
علندی . [ ع َ ل َ دا ] (اِخ ) جایگاهی است ، و در شعر ذیل از راعی آمده است : تحملن َ حتی قلت لسن َ بوارحابذات العلندی حیث نام المفاخر.(از معجم البلدان ).
-
علندی
لغتنامه دهخدا
علندی . [ ع َ ل َدا ] (ع ص ) سطبر از هر چیزی . (منتهی الارب ). غلیظ از هر چیزی . و یا شتر و اسب ستبر و طویل و سخت . (از اقرب الموارد). علندی [ ع ُ ل َ دا / ع ُ ل ُ دا ] . || (اِ) درختی است خاردار. (منتهی الارب ). نوعی ازغضاة که دارای خار است . (ناظم ...
-
علندی
لغتنامه دهخدا
علندی . [ ع ُ ل َ دا ] (ع ص ) سطبر از هر چیزی . علندی [ ع َ ل َ دا / ع ُ ل ُ دا ] . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به عَل-ندی ̍ شود.
-
علندی
لغتنامه دهخدا
علندی . [ ع ُل ُ دا ] (ع ص ) ستبر از هر چیزی . (ناظم الاطباء). || شتر قوی آکنده گوشت . عُلادی . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
علنداة
لغتنامه دهخدا
علنداة. [ ع َ ل َ ] (ع اِ) یک دانه از درخت عَلندی ̍ که درختی است خاردار. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به علندی (ع اِ) شود.
-
علاند
لغتنامه دهخدا
علاند. [ ع َ ن ِ ] (ع اِ) ج ِ عَلَندی ̍. (ناظم الاطباء).
-
علادی
لغتنامه دهخدا
علادی . [ ع ُ دا ] (ع ص )شتر قوی . || ج ِ علندی . (اقرب الموارد).