کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علفی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
علفی
لغتنامه دهخدا
علفی . [ ع َ ل َ] (ص نسبی ) از علف . || نوعی پارچه است .- ابریشم علفی ؛ پارچه ای که از ابریشم مصنوعی (غیرطبیعی ) ساخته شده باشد.
-
واژههای مشابه
-
گز علفی
لغتنامه دهخدا
گز علفی . [ گ َ زِ ع َ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گزانگبین است . رجوع به این مدخل شود.
-
گرمدشت علفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← ساوانای علفی
-
herbaceous cutting
قلمۀ علفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] نوعی قلمه برای افزایش گیاهان غیرچوبی
-
grass steppe
استپ علفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] استپی که پوشش عمدۀ آن علف است متـ . سبزدشت علفی
-
grass savanna
ساوانای علفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ساوانایی که پوشش غالب آن علف است متـ . گرمدشت علفی
-
سبزدشت علفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← استپ علفی
-
spinifex texture
بافت علفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بافت آذرین آتشفشانی متشکل از بلورهای اولیوین و پیروکسن سوزنیشکل که الگویی چلیپایی دارد و در نتیجۀ سردایش سریع مواد در دماهای بالای غیرمعمول پدید میآید
-
بید علفی
لغتنامه دهخدا
بید علفی . [ دِ ع َ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بید پاکوتاه . صفصاف صغیر. (واژه نامه ٔ گیاهی ص 162).
-
یابو علفی
لهجه و گویش تهرانی
فرد بی توجه و بی ادب
-
یابو علفی
لهجه و گویش تهرانی
یابوی وحشی
-
گَز علفی
لهجه و گویش تهرانی
دارویی گیاهی
-
واژههای همآوا
-
الفی
لغتنامه دهخدا
الفی . [ ] (اِخ ) سیف الدین قلاون سلطان مصر. منکو تیمور با وی محاربه کرد. رجوع به حبیب السیر چاپ سنگی تهران جزء اول از ج 3 ص 38 و همین کتاب چ خیام ج 3 ص 109 شود .