کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علامت بازویی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
علامت کش
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ) [ ع - فا. ] (ص فا.)1 - علم - دار، کسی که پرچم را حمل می کند. 2 - کسی که در محرم علم را بر دوش گرفته پیشاپیش دسته حرکت می کند.
-
علامت کش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] 'alāmatkeš کشندۀ علامت؛ حامل علامت؛ علمدار؛ کسی که علم را برمیدارد و پیشاپیش دسته و جماعتی میبرد.
-
علامت گذاری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] 'alāmatgozāri ۱. نشانهگذاری.۲. (ادبی) نقطهگذاری بر یک متن.
-
علامت ضرب
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) نشانۀ تایش. از ریشۀ "تاییدن" به چَمِ (معنیِ) "ضرب کردن".
-
signalling centre, signal box
مرکز علامتدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ساختمانی مجهز به سامانۀ واپایش و نظارت بر علامتدهی که علامتبانان نیز در آن استقرار مییابند
-
block signalling system
سامانۀ علامتدهی سیرگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سامانۀ نظارت بر تردد در خطوط ریلی که براساس عملکرد سیرگاه و سیرگاهکها تعریف میشود متـ . علامتدهی سیرگاهی block signalling
-
signalling game
بازی علامتدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] نوعی بازی پویای بیزی (Bayesian) شامل یک بازیگر فرستنده و یک بازیگر گیرنده که در آن نوع فرستنده را ماهیت آن تعیین میکند و گیرنده علیرغم مشاهدۀ پیام از نوع فرستنده آگاه نیست
-
dwarf signal
علامت پایهکوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] علامتی که در ارتفاعی بسیار پایینتر از علامتهای دیگر در خطوط فرعی و برای قطارهای کمسرعت نصب میشود
-
hump signal
علامت تپۀ تقسیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] علامتی که از آن برای واپایش سرعت در تپۀ تقسیم استفاده میشود
-
change over mark, changeover cue, cue mark
علامت تعویض حلقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] در نمایش فیلم با دو دستگاه نمایش، علامتی که در پایان حلقۀ نمایش گذاشته میشود تا مسئول نمایش متوجه شود که باید دستگاه بعدی را به کار بیندازد
-
loading mark, loadline mark, loadline disc, Plimsoll mark
علامت خط شاهین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] علامتی رسمی بر روی بدنۀ کشتی که نشاندهندۀ حد مجاز بارگیری است
-
automatic block signal, ABS 2
علامت خودکار سیرگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی علامت سیرگاه که مدارخط یا سامانۀ همبندی آن را فعال میکند
-
cab signalling
علامتدهی داخل اتاقک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نمایش علائم در اتاقک لوکوموتیو
-
block signalling
علامتدهی سیرگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← سامانۀ علامتدهی سیرگاهی
-
portable whistle post
علامت سوت قابلحمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] علامت سوتی که پیش از محوطۀ کاری کارگران بر روی خط گذاشته میشود