کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عقارت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عقارت
لغتنامه دهخدا
عقارت . [ ع َ رَ ] (ع مص ) عقارة. نازاینده شدن . نازایی . عقر. رجوع به عقارة و عقر شود.
-
واژههای همآوا
-
عقارة
لغتنامه دهخدا
عقارة. [ ع َ / ع ُ رَ ] (ع مص ) نازاینده شدن زن . (از منتهی الارب ) (دهار) (المصادر زوزنی ). عاقر و عقیم شدن . (از اقرب الموارد). عَقر. عُقر. عَقار. عقارت . رجوع به عقر و عقار و عقارت شود.
-
اغارة
لغتنامه دهخدا
اغارة. [ اِ رَ ] (ع مص ) غارت کردن . و تاخت و تاراج کردن . (آنندراج ). تاخت و تاراج کردن : اغار علی القوم غارة و اغارة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تاخت کردن بر قوم و آنها را با هجوم خود بیرون راندن و بوحشت انداختن . (از اقرب الموارد). || به غور ی...
-
جستوجو در متن
-
عقارة
لغتنامه دهخدا
عقارة. [ ع َ / ع ُ رَ ] (ع مص ) نازاینده شدن زن . (از منتهی الارب ) (دهار) (المصادر زوزنی ). عاقر و عقیم شدن . (از اقرب الموارد). عَقر. عُقر. عَقار. عقارت . رجوع به عقر و عقار و عقارت شود.
-
نازائی
لغتنامه دهخدا
نازائی . (حامص مرکب ) عُقم . سترونی . عقر. عقارت . عُقرت . نازائیدن . نازا بودن . زائنده نبودن .