کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عقاة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عقاة
لغتنامه دهخدا
عقاة. [ ع َ ] (ع اِ) منزل . فرودآمدنگاه . (منتهی الارب ). ساخت و محله . (اقرب الموارد). عَقْوَة. رجوع به عقوة شود.
-
واژههای همآوا
-
اقاط
لغتنامه دهخدا
اقاط. [ اِ ] (ع ص ، اِ) وِقاط. ج ِوَقیط، بمعنی مرد گران جسم کسل مند از بیخوابی شب . (منتهی الارب ). رجوع به وقیط شود. || ج ِ وَقْط، بمعنی گو در زمین درشت یا گو که آب گرد آید در آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به وَقْط شود.
-
جستوجو در متن
-
عقوة
لغتنامه دهخدا
عقوة. [ ع َق ْ وَ ] (ع اِ) پیرامون و گرداگرد سرای ، ومنزل و فرودآمدنگاه . (از منتهی الارب ). ساحت سرای . (دهار). میدان و صحن سرای . (غیاث اللغات ). ساحت . (نصاب ). آنچه اطراف خانه است و ساحت و محله . (از اقرب الموارد). عَقاة. و رجوع به عقاة شود. || د...