کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عفیفگان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عفیفگان
لغتنامه دهخدا
عفیفگان . [ ع َ فی ف َ / ف ِ ] (اِ) ج ِ عفیفه . (ناظم الاطباء). رجوع به عفیفه شود.
-
جستوجو در متن
-
عفیفه
لغتنامه دهخدا
عفیفه . [ ع َ فی ف َ ] (ع ص ) عفیفة. زن پارسا و باعصمت و باحیا و باشرم و متدین و پاکدامن .ج ، عفیفگان . (ناظم الاطباء). و رجوع به عفیفة شود.توئی که جز تو نپنداشت با بصارت خویش عفیفه مریم مرپور خویش را پدری .ناصرخسرو.