کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عفونت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
عفونت
/'ofunat/
معنی
۱. (پزشکی) رشد و تکثیر میکروب در بافتهای بدن که با علائمی مانند تب همراه است.
۲. تعفن؛ گندیدگی؛ بدبویی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بدبویی، بویبد، تعفن، چرک، فساد، گندیدگی
فعل
بن گذشته: عفونت کرد
بن حال: عفونت کن
دیکشنری
infection
-
جستوجوی دقیق
-
عفونت
لغتنامه دهخدا
عفونت . [ ع ُ ن َ ] (ع اِمص ) عفونة.بدبوئی . گنده بوئی . تعفن . گندیدگی . (ناظم الاطباء). بدبوئی و گنده شدن چیزی . (غیاث اللغات ). پارسی عفونت پوسیدن است یعنی رطوبتی تباه شده و از حال خویش بگردیده . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). بویناکی . دفر. تعفن . نتن .گ...
-
عفونت
واژگان مترادف و متضاد
بدبویی، بویبد، تعفن، چرک، فساد، گندیدگی
-
infection
عفونت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] تهاجم و تکثیر ریزاندامگانهای بیماریزا در بافتهای بدن که ممکن است به بیماری منجر شود
-
عفونت
فرهنگ فارسی معین
(عُ نَ) [ ع . عفونة ] 1 - (مص ل .) فاسد شدن ، بد طعم و بو شدن . 2 - (اِمص .) بدبویی ، گندیدگی .
-
عفونت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: عفونَة] 'ofunat ۱. (پزشکی) رشد و تکثیر میکروب در بافتهای بدن که با علائمی مانند تب همراه است.۲. تعفن؛ گندیدگی؛ بدبویی.
-
عفونت
دیکشنری فارسی به عربی
عدوي
-
واژههای مشابه
-
osteomyelitis
عفونت استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] التهاب استخوان و مغز استخوان و ضریع استخوان براثر عواملی مانند باکتری و قارچ و ویروس
-
superinfection, secondary infection
عفونت ثانویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] عفونتی جدید که به عفونت موجود اضافه میشود
-
infectivity
عفونتزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] توانایی عامل بیماریزا در وارد شدن به بدن میزبان و زنده ماندن و تکثیر در آن
-
disinfection 1
عفونتزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] فرایند زدودن ریزاندامگانهای عفونی از ابزار و لباس و محیط با استفاده از وسایل فیزیکی یا مواد شیمیایی
-
food infection, food-borne infection
عفونت غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی بیماری که براثر خوردن مواد غذایی آلوده به میکربهای بیماریزا ایجاد میشود
-
viral infection
عفونت ویروسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] بیماری عفونی که از طریق ویروسهای بیماریزا ایجاد میشود
-
acute viral infection
عفونت حاد ویروسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] عفونتی که در آن ویروس فعال است و علائم عفونت آشکار میشود
-
recurrent viral infection
عفونت عودکنندۀ ویروسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] عفونتی که در آن ویروس نهفته مجدداً تحت شرایط خاص فعال میشود