کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عفشل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عفشل
لغتنامه دهخدا
عفشل . [ ع َ ش َ ] (ع ص ) مرد گران جان ثقیل . (منتهی الارب ). مرد سنگین و انبوه . (از اقرب الموارد). عَفَنشل . رجوع به عفنشل شود.
-
جستوجو در متن
-
عفنشل
لغتنامه دهخدا
عفنشل . [ ع َ ف َ ش َ ] (ع ص ) مرد گرانجان ثقیل . (منتهی الارب ). مرد تخمه زده ٔ سنگین . (ناظم الاطباء). به معنی عَفشَل است . (از اقرب الموارد). رجوع به عفشل شود.
-
عفشلیل
لغتنامه دهخدا
عفشلیل . [ ع َ ش َ ] (ع ص ) مرد ثقیل و گران . (منتهی الارب ). مرد سنگین و انبوه .(از اقرب الموارد). عَفشل . و رجوع به عفشل شود. || درشت خوی . (منتهی الارب ). جافی و ثقیل . (اقرب الموارد). || گنده پیر فروهشته گوشت . (منتهی الارب ). عجوز سست گوشت . (از...