کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عظیم الترک و التبت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عظیم الترک و التبت
لغتنامه دهخدا
عظیم الترک و التبت . [ ع َ مُت ْ ت ُ ک ِ وَت ْ ت ُب ْب َ ] (اِخ ) لقب ملک ختن بوده است . (حدود العالم ).
-
واژههای مشابه
-
عظیم آباد
لغتنامه دهخدا
عظیم آباد.[ ع َ ] (اِخ ) نام شهری است مشهور در هند که آن را پتنه هم خوانند. (آنندراج ). نام شهر پاتنا که پایتخت ایالت بهار از ممالک هندوستان است . (ناظم الاطباء).
-
عظیم الجثه
لغتنامه دهخدا
عظیم الجثه . [ ع َ مُل ْ ج ُث ْ ث َ ] (ع ص مرکب ) تنومند. کلان . گنده . درشت اندام . (فرهنگ فارسی معین ): حیوانات عظیم الجثه ٔ دوره ٔ ماقبل تاریخ .
-
عظیم الجدوی
لغتنامه دهخدا
عظیم الجدوی . [ ع َ مُل ْ ج َ وا ] (ع ص مرکب ) پرسود. بسیارسود. || پربخشش . (فرهنگ فارسی معین ).
-
عظیم الفعال
لغتنامه دهخدا
عظیم الفعال . [ ع َ مُل ْ ف ِ ] (ع ص مرکب ) بزرگ کردار : داد ببین تا کجاست ، فضل ببین تا کراست کیست عظیم الفعال ، کیست کریم الشیم .منوچهری .
-
عظیم الفکرة
لغتنامه دهخدا
عظیم الفکرة. [ ع َ مُل ْ ف ِ رَ ] (ع ص مرکب ) بزرگ اندیشه .(فرهنگ فارسی معین ) : اما شاعر باید که سلیم الفطره عظیم الفکره ... باشد. (چهار مقاله ص 47).
-
عظیم الجثه
فرهنگ واژههای سره
کلان پیکر
-
علی عظیم
لغتنامه دهخدا
علی عظیم . [ ع َ ی ِ ع َ ] (اِخ ) ابن ناصر علی سهرندی (یا سرهندی ). وی از شعرای دربار محمدشاه هندی بود که در اواسط قرن دوازدهم هَ. ق . درگذشت . بعضی اشعار او در نتایج الافکار آمده است . (از الذریعه ج 9 ص 760 از نتایج الافکار ص 495).
-
دیزج عظیم
لغتنامه دهخدا
دیزج عظیم . [ زَ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رازلیق بخش مرکزی شهرستان سراب با 59 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
بنه عظیم
لغتنامه دهخدا
بنه عظیم . [ ب ُ ن َ ع َ ] (اِخ ) دهی از بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول است . دارای 150 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
خلق عظیم
لغتنامه دهخدا
خلق عظیم . [ خ ُ ق ِ ع َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خوی بزرگ .
-
عظیم الجثه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: عظیمالجثَّة] 'azimoljosse درشتاندام؛ تنومند.
-
عظیم الشان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] 'azimošša'n بلندمرتبه؛ دارای شٲن بزرگ.
-
عظیم القدر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] 'azimolqadr بزرگقدر؛ بزرگمرتبه.