کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عظیمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
عظیمه
/'azime/
معنی
= عظیم
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
عظیمه
فرهنگ نامها
(تلفظ: azime) (عربی) (مؤنث عظیم) ، ← عظیم .
-
عظیمه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: عظیمَة، مؤنثِ عظیم، جمع: عظائم] [قدیمی] 'azime = عظیم
-
واژههای مشابه
-
عظیمة
لغتنامه دهخدا
عظیمة. [ ع َ م َ ] (ع ص ) مؤنث عظیم . بزرگ . و رجوع به عظیم شود. || کبیره . (اقرب الموارد). گناه بزرگ . || (اِ) سختی و بلای سخت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، عَظائم . (اقرب الموارد).
-
دائره ٔ عظیمة
لغتنامه دهخدا
دائره ٔ عظیمة. [ ءِ رَ / رِ ی ِ ع َ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) دایره ٔ عظمی . هرصفحه ای که از مرکز کره بگذرد شکل حاصل از محل تقاطعکره با آن صفحه دایره ای بنام دائره ٔ عظیمه ایجاد کند. صاحب غیاث اللغات گوید: بدانکه دائره ٔ عظیمه آن را گویند که تنصی...
-
great circle navigation, great circle sailing
ناوبری دایرۀ عظیمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی ناوبری بین دو نقطه که در آن مسیر حرکت بر روی دایرۀ عظیمهای است که از آن دو نقطه میگذرد و در آن راه قطبنمایی بهطور متناوب تغییر میکند
-
واژههای همآوا
-
عزیمه
لغتنامه دهخدا
عزیمه . [ ع َ م َ / م ِ ] (از ع ، اِ) عزیمة. عزیمت . تعویذ و افسون . (ناظم الاطباء). رجوع به عزیمة و عزیمت شود. || آیه ای از قرآن مجید که بر آفت رسیده به امید به شدن خوانند. (ناظم الاطباء). عزیمة. رجوع به عزائم و عزیمة شود.
-
جستوجو در متن
-
عظایم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عظائم، جمعِ عظیمَة] [قدیمی] 'azāyem = عظیمه
-
astronomical triangle
مثلث نجومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مثلثی در کرۀ آسمان که سه ضلع آن را کمانهای دایرۀ عظیمه تشکیل میدهند
-
ground distance, ground range
فاصلۀ زمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] فاصلۀ بین دو نقطه بر روی زمین در امتداد دایرۀ عظیمۀ گذرنده از آن دو نقطه
-
geomagnetic equator
استوای زمینمغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] دایرۀ عظیمهای بر روی زمین، به فاصلۀ 90 درجه از قطبهای مغناطیسی
-
اباجر
لغتنامه دهخدا
اباجر. [ اَ ج ِ ] (ع اِ) ج ِ بُجْر. شرور. امور عظیمه .
-
دائره ٔ میل
لغتنامه دهخدا
دائره ٔ میل . [ ءِ رَ / رِ ی ِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) هی عظیمة تمر بقطبی المعدل و بجزء ما من منطقةالبروج . او بکوکب من الکواکب . (کشاف اصطلاحات الفنون ). و نیز رجوع به دائره ٔ عظیمه شود.