کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عطف کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عطف کردن
لغتنامه دهخدا
عطف کردن . [ ع َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) روی برگردانیدن . برگشتن . از سویی گشتن و سوی دیگر روی کردن : بر آن بود که عطفی کند بر جانب کالف تا راه آموی گیرد. (تاریخ بیهقی ص 232).- عطف زمام کردن و عطف عنان کردن ؛ سر ستور را برگردانیدن و برگشتن . (ناظم الاطب...
-
واژههای مشابه
-
عطف بیان
لغتنامه دهخدا
عطف بیان . [ ع َ ف ِ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در اصطلاح نحو، تابعی است غیر از صفت که متبوع خود را توضیح دهد، چون ابوحفص عمر، که عمر عطف بیان است ابو را. (از تعریفات جرجانی ). چیزی است که متبوع را واضح و روشن کند و فرقش با صفت آن است که صفت مشتق...
-
عطف نسق
لغتنامه دهخدا
عطف نسق . [ ع َ ف ِ ن َ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در اصطلاح علم نحو، عبارت است از عطف به حرف . (کشاف اصطلاحات الفنون ). رجوع به عطف (در معنی مصدری ) شود.
-
نقطه عطف
فرهنگ واژههای سره
چرخشگاه
-
conjunct
عطفوند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] هریک از گزارههایی که ترکیب عطفی بر آنها اعمال میشود
-
حرف عطف
لغتنامه دهخدا
حرف عطف . [ ح َ ف ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حرف ربط. رجوع به حرف ربط شود.
-
حروف عطف
لغتنامه دهخدا
حروف عطف . [ ح ُ ف ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حروف برگشتی : و، ف ، ثم . که اولین آنهابرای عطف ساده و دومین برای عطف با ترتیب و سومین آنها برای عطف با تأخیر است . رجوع به حرف ربط شود.
-
عطف به
دیکشنری فارسی به عربی
بخصوص
-
عطف بیان
دیکشنری فارسی به عربی
اضافة
-
نقطه عطف
دیکشنری فارسی به عربی
نُقْطَة (مِحْوَرُ) اّرتکاز
-
نقطه عطف
واژهنامه آزاد
چرخشگاه
-
turning point 1
نقطۀ عطف 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ← نقطۀ پیمایش
-
turning point 2
نقطۀ عطف 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] لحظهای که کنش شکل جدیدی به خود میگیرد و اغلب بر خلاف انتظار تماشاگر تغییر مسیر میدهد
-
therapeutic crisis
نقطۀ عطف درمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] وضعیتی در رواندرمانی عموماً ناشی از کنشنمایی و رسیدن به یک بینش غیرمنتظره در مُراجع که فرایند بهبودی وی را تسهیل میکند