کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عصی الراعی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عصی الراعی
لغتنامه دهخدا
عصی الراعی . [ ع َ صَرْ را ] (ع اِ مرکب ) عصاالراعی . درخت بطباط. رجوع به عصاالراعی شود.
-
واژههای مشابه
-
عصی هرمس
لغتنامه دهخدا
عصی هرمس . [ ع َ صا هَُ م ُ] (اِ مرکب ) حلبوب است . (فهرست مخزن الادویة) (تحفه ٔحکیم مؤمن ). خصی هرمس . جربوب . رجوع به حلبوب شود.
-
خال عصی
لغتنامه دهخدا
خال عصی . [ ل ِ ع َ صا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از گناه باشد که در مقابل ثواب است . (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) .
-
جستوجو در متن
-
بطیاط
لغتنامه دهخدا
بطیاط. [ ] (اِ) عصی الراعی . (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ص 82). رجوع به عصی الراعی شود.
-
بجثماة
لغتنامه دهخدا
بجثماة. [ ] (اِ) عصی الراعی است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
فلوعرین
لغتنامه دهخدا
فلوعرین . [ ] (معرب ، اِ) عصی الراعی است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
انبوب الراعی
لغتنامه دهخدا
انبوب الراعی . [ اُم ْ بُرْ را ] (ع اِ مرکب ) نوعی از ابرون است که حی العالم باشد و گویند بستان افروز را نامند. (فهرست مخزن الادویه ). عصی الراعی . (مفردات ابن البیطار). مزمارالراعی . مسیح گفته : نوعی از حی العالم است و این درست است .(از مفردات ابن ا...
-
فولوافاریقون
لغتنامه دهخدا
فولوافاریقون . [ ] (معرب ، اِ) به فارسی برسیان و به سریانی بطباط، و آن عصی الراعی است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
کسته
لغتنامه دهخدا
کسته . [ ک ُ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) کوفته . (ناظم الاطباء). || (اِ) غله ٔ کوبیده باشد که هنوزش پاک نکرده باشند. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). غله و برنج کوفته که هنوز پاک نکرده و کاه و پوست آن را نگرفته باشند. (ناظم الاطباء). || به فارسی عصی الراعی ا...
-
بطباط
لغتنامه دهخدا
بطباط. [ ب َ ] (معرب ، اِ) به لغت سریانی رستنیی باشد که آنرا سرخ مرو گویند. (برهان ) (آنندراج ). عصی الراعی . (ترجمه ٔ فرانسوی مفردات ابن بیطار) (فهرست مخزن الادویه ) (از اختیارات بدیعی نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ لغت نامه ) (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ذیل قرابادی...
-
سفیدمرز
لغتنامه دهخدا
سفیدمرز. [ س ِ م َ ] (اِ) به اصفهان سفیدسلمه نامند و آن اسم فارسی نوع صغیر عصی الراعی است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
-
هزاربندک
لغتنامه دهخدا
هزاربندک . [هََ / هَِ ب َ دَ ] (اِ مرکب ) عصی الراعی . (بحر الجواهر). رجوع به هزارجشان و هزارفشان و هزارکشان شود.
-
فلمیا
لغتنامه دهخدا
فلمیا. [ ] (معرب ، اِ) بیونانی پرسیاوشان دارو است که به سریانی بطباطنامند، و آن عصی الراعی است . (فهرست مخزن الادویه ).