کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عصر سنگ میانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
Middle Stone Age
عصر سنگ میانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ← میانسنگی
-
واژههای مشابه
-
عَصْرِ
فرهنگ واژگان قرآن
قطعه اي از زمان - عصر (در آيه "وَﭐلْعَصْرِ " منظور عصر ظهور پيامبر اسلام صلي الله وعليه وآله است يا چنانکه در بعضي از روايات آمده منظور ، عصر ظهور حضرت مهدي (عليهالسلام) است که در آن عصر حق بر باطل به طور کامل غلبه کند )
-
عصر باستان
فرهنگ واژههای سره
دوره باستان
-
ولی عصر
لغتنامه دهخدا
ولی عصر. [ وَ لی ی ِ ع َ ] (اِخ ) لقب حضرت مهدی قائم (ع ). رجوع به مهدی شود.
-
ولی عصر
لغتنامه دهخدا
ولی عصر. [ وَ لی ی ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نگهبان عصر. مرد خدای قائم در عصر و زمان . مولوی در همین مورد گوید:پس به هر عصری ولیی قایم است .رجوع به ولی (از ع ، ص ، اِ) شود.
-
هم عصر
لغتنامه دهخدا
هم عصر. [ هََ ع َ ] (ص مرکب ) هم زمان . معاصر. که در یک زمان به سر برند.
-
Bone Age
عصر استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دورهای از فرهنگ پیشازتاریخ انسان که وجه مشخصۀ آن استفاده از استخوان و شاخ در ابزارسازی است
-
information age
عصر اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] شرایط اجتماعی و اقتصادی جهان امروز که حاصل رشد و گسترش فنّاوری اطلاعات در اواخر قرن بیستم است
-
Pyramid Age
عصر اهرام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ← پادشاهی کهن
-
Classical Age
عصر کلاسیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ← دورۀ کلاسیک 2
-
Copper Age
عصر مس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ← مسسنگی
-
New Stone Age
عصر نوسنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ← نوسنگی
-
ابناء عصر
لغتنامه دهخدا
ابناء عصر. [ اَ ءِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) هم زادان . هم عهدان . هم عصران . مردم روزگار.
-
حجت عصر
لغتنامه دهخدا
حجت عصر. [ ح ُج ْ ج َ ت ِ ع َ ] (اِخ ) لقب امام دوازدهم شیعه . حجت قائم . مهدی موعود.