کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عصبانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
عصبانی
/'asabāni/
معنی
= عصبی
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
تندخو، خشمگین، خشمناک، عصبی، عصبیمزاج، غضبناک ≠ آرام، سلیم
برابر فارسی
خشمگین، برآشفته
دیکشنری
angry, indignant, irate, mad
-
جستوجوی دقیق
-
عصبانی
لغتنامه دهخدا
عصبانی . [ ع َ ص َ ] (ص نسبی ) منسوب به عصب ، با زیادت الف و نون برای تأکید، مثل ربانی و لحیانی و برانی و روحانی و جسمانی و صمدانی . (یادداشت مرحوم دهخدا). عصب دار. دارای عصب و پی : اعالی معده را فم معده خوانند، در جرم او قوت عصبانی بیشتر از لحمانی ...
-
عصبانی
واژگان مترادف و متضاد
تندخو، خشمگین، خشمناک، عصبی، عصبیمزاج، غضبناک ≠ آرام، سلیم
-
عصبانی
فرهنگ واژههای سره
خشمگین، برآشفته
-
عصبانی
فرهنگ فارسی معین
(عَ صَ) [ ع . ] (ص نسب .) خشمگین .
-
عصبانی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی) [عربی] 'asabāni = عصبی
-
عصبانی
دیکشنری فارسی به عربی
عصبي , عنيف , غاضب , مجنون , مسعور , معتوه
-
واژههای مشابه
-
عصبانی شدن
فرهنگ واژههای سره
برآشفتن
-
عصبانی شدن
دیکشنری فارسی به عربی
سرطان بحري
-
ادم عصبانی
دیکشنری فارسی به عربی
مصاب بمرض عصبي
-
عصبانی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اضطراب , اغضب , خبل , دم , سرطان بحري , مجنون
-
شخص عصبانی و دیوانه
دیکشنری فارسی به عربی
باهتياج
-
عصبانی و ناراحت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
هب
-
سخت عصبانی شدن
دیکشنری فارسی به عربی
غضب