کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عصای خیزران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عصای خیزران
دیکشنری فارسی به عربی
خيزران
-
واژههای مشابه
-
عَصَايَ
فرهنگ واژگان قرآن
عصايم
-
عصای افسران
دیکشنری فارسی به عربی
عصا
-
عصای پیری
لهجه و گویش تهرانی
کنایه فرزند خوب
-
اصطرلاب عصای موسی
لغتنامه دهخدا
اصطرلاب عصای موسی . [ اُ طُ ب ِ ع َ ی ِ سا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوعی از اقسام اصطرلاب است . رجوع به اسطرلاب شود.
-
عصای زیر بغل
دیکشنری فارسی به عربی
عکاز
-
عصاکش ،عصای دست
لهجه و گویش تهرانی
یاور
-
جستوجو در متن
-
bamboos
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بامبو، چوب خیزران، خیزران، نی هندی، عصای خیزران
-
چوب
لغتنامه دهخدا
چوب . (اِ) ماده پوشیده از پوست ، تشکیل دهنده ٔ درخت اعم از ساقه و ریشه و شاخه ٔ آن . ماده ای سخت که ریشه وساقه و تنه و شاخه ٔ درخت را تشکیل میدهد. (از ناظم الاطباء). ماده ای سخت که ریشه و ساقه و تنه و شاخه ٔ درخت را تشکیل میدهد و آن را برای سوزاندن و...