کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عصائد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عصائد
لغتنامه دهخدا
عصائد. [ ع َ ءِ ] (ع اِ) عصاید. ج ِعَصیدة. (منتهی الارب ) (دهار). رجوع به عصیدة شود.
-
جستوجو در متن
-
عصیده
فرهنگ فارسی معین
(عَ دَ یا دِ) [ ع . عصیدة ] (اِ.) نوعی حلوا که از آرد و روغن تهیه کنند؛ ج . عصائد (عصاید).
-
عصیدة
لغتنامه دهخدا
عصیدة. [ ع َ دَ ] (ع اِ) بتابه که حلوایی است . (منتهی الارب ). نوعی از حلواست . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). سبوسبا یعنی خزیره باشد چون گوشت در وی نکنند. (بحر الجواهر، ذیل کلمه ٔ خزیره ). طعامی است مصنوع . (از مخزن الادویة). حلوای خرما و کاچی . (دهار)....