کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عشق آباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عشق آباد
لغتنامه دهخدا
عشق آباد. [ ع ِ ] (اِخ ) شهری است در اتحاد جماهیر شوروی (سابق ) واقع در نزدیکی مرز ایران و شوروی ، در کنار راه آهن ، کرسی ترکمنستان . این شهر یکصدوهفتادهزار تن سکنه دارد و دارای دانشگاه است و تولیدات آن صنایع نساجی از قبیل پنبه و ابریشم و نیز مواد غذ...
-
عشق آباد
لغتنامه دهخدا
عشق آباد. [ ع ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان اهلمرستاق بخش مرکزی شهرستان آمل . سکنه ٔ آن 170 تن . آب آن از چشمه ٔ محلی و رود هراز. محصول آن برنج و کنف ومختصری غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
عشق آباد
لغتنامه دهخدا
عشق آباد. [ ع ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. سکنه ٔ آن 228 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
عشق آباد
لغتنامه دهخدا
عشق آباد. [ ع ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سرولایت بخش سرولایت شهرستان نیشابور. سکنه ٔ آن 214 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)0
-
عشق آباد
لغتنامه دهخدا
عشق آباد. [ ع ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد. سکنه ٔ آن 200 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات و لبنیات و پشم است . ساکنان این ده از طایفه ٔ غیب غلام چادرنشین هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
عشق آباد
لغتنامه دهخدا
عشق آباد. [ ع ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد. سکنه ٔ آن 986 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات و میوه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
عشق آباد
لغتنامه دهخدا
عشق آباد. [ ع ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. سکنه ٔ آن 124 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
عشق آباد
لغتنامه دهخدا
عشق آباد. [ ع ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان غار بخش ری شهرستان تهران . سکنه ٔ آن 141 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات و صیفی و چغندرقند است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
عشق آباد
لغتنامه دهخدا
عشق آباد. [ ع ِ ] (اِخ ) دهی مرکز بخش دهستان عشق آباد بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور. سکنه ٔ آن 463 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
عشق آباد
لغتنامه دهخدا
عشق آباد. [ ع ِ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور. آب مزروعی آن از قنوات تأمین میشود. ساکنان آن از طوایف عرب ، قاضی ، طاقارشکم ، غضنفری میباشند. این دهستان از 69 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل میگردد و مجموع نفوس آن در حدود 16394 تن است...
-
واژههای مشابه
-
عشق لاتی، عشق لات
لهجه و گویش تهرانی
کسی که علاقه زیادی به لات بازی دارد
-
عشق آوردن
لغتنامه دهخدا
عشق آوردن . [ ع ِ وَ دَ ] (مص مرکب ) عاشق شدن . عشق ورزیدن . عاشقی کردن . شیفته شدن : به این خوبی که آفتابست نشنیده ایم که کسی او را دوست گرفته باشد و عشق آورده . (گلستان سعدی ).هرکه می با تو خوردعربده کردهرکه روی تو دید عشق آورد. سعدی .قضاء لازمست آ...
-
عشق اصغر
لغتنامه دهخدا
عشق اصغر. [ ع ِ ق ِ اَ غ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح فلسفه ) عشق ظاهری . (از فرهنگ علوم عقلی ).
-
عشق افلاطونی
لغتنامه دهخدا
عشق افلاطونی . [ ع ِ ق ِ اَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح فلسفه ) اشاره به عقیده ٔ افلاطون است که گوید: روح انسان در عالم مجردات قبل از ورود به دنیا، حقیقت زیبایی و حسن مطلق یعنی خیر را بدون پرده و حجاب دیده است . پس در این دنیا چون حسن ظاهری و ن...