کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عشعش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
عشعش
معنی
اشيان گرفتن , لا نه کردن , اسودن , در اغوش کسي خوابيدن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
عشعش
لغتنامه دهخدا
عشعش . [ ع ُ ع ُ / ع َ ع َ ] (ع اِ) آشیانه ٔمرغ زیر یکدیگر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
عشعش
دیکشنری عربی به فارسی
اشيان گرفتن , لا نه کردن , اسودن , در اغوش کسي خوابيدن
-
واژههای همآوا
-
عشاش
لغتنامه دهخدا
عشاش . [ ع ِ ] (ع اِ) ج ِ عُش ّ. (منتهی الارب ) (دهار) (اقرب الموارد). رجوع به عش شود.
-
اشاش
لغتنامه دهخدا
اشاش . [ اَ ] (ع مص ) شاد شدن . نشاط نمودن . نشاط. شادی .
-
جستوجو در متن
-
اشیان گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
عشعش
-
در اغوش کسی خوابیدن
دیکشنری فارسی به عربی
عشعش
-
اسودن
دیکشنری فارسی به عربی
استراحة , عشعش
-
لا نه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
بيت الکلب , عشعش