کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عسمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عسمی
لغتنامه دهخدا
عسمی . [ ع َ می ی ] (ع ص نسبی ) نیکوکننده ٔ امور خود. (منتهی الارب ). مصلح امور خویش را. (از اقرب الموارد). || کج و خراب کننده امور خود را. از لغات اضداد است . || فریبنده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
عثمی
لغتنامه دهخدا
عثمی . [ ع َ می ی ] (اِخ ) ابوالحسن مفضل بن عمیربن عثم بن منتجعبن عمیربن منتجعبن صخربن هندبن ریاح بن عبیدبن عوف بن حرام العثمی . مروزی است . از شاذان بن فیاض و حفص بن عمرالحوض و علی بن حجر و جز آنها روایت کند و از وی عبدالرحمن بن فتح السراج و جز آنان...
-
عثمی
لغتنامه دهخدا
عثمی . [ ع ُ می ی ] (اِخ ) عبدالعزیزبن بدربن زیدبن معاویةبن حسام بن اسعدبن ودیعةبن مبذول بن عدی بن عثم بن الربیعة العثمی منسوب به عثم بن ربیعةبن رشدبن قیس بن جهنیه . بطنی از جهنیةبن زید است . وی از وافدین بر پیغمبر است نام او عبدالعزی بوده رسول (ص ) ...
-
عصمی
لغتنامه دهخدا
عصمی . [ ع ُ ](اِخ ) محمدبن عباس بن احمدبن محمدبن عصم بن بلال عصمی هروی . از رؤسا و دانشمندان و محدثان بود. بسال 294 هَ .ق . متولد شد و در نهم صفر سال 378 هَ .ق . درگذشت . حدیث را نزد ابوالحسن محمد مخلدی و ابوعمرو حیری ودیگران آموخته بود. (از اللباب...
-
اسمی
واژگان مترادف و متضاد
بنام، شهره، شهیر، مشتهر، مشهور، معروف، نامدار، نامور، نامی ≠ بینام، گمنام
-
اسمی
لهجه و گویش تهرانی
خیلی مشهور