کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عسفاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عسفاء
لغتنامه دهخدا
عسفاء. [ ع ُ س َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عَسیف . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به عسیف شود.
-
واژههای همآوا
-
اصفاء
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م .) برگزیدن کسی را، اختیار کردن .
-
اثفاء
لغتنامه دهخدا
اثفاء. [ اِ ] (ع مص ) برای دیگ دیگپایه کردن . ایثاف . تأثیف . توثیف .
-
اسفاء
لغتنامه دهخدا
اسفاء. [ اِ ] (ع مص ) نقل کردن خاک : اسفی فلان . || بردن باد خاک را. || افکندن گیاه بهمی خار را. || استر شتابرو را گرفتن و اختیار کردن . (منتهی الارب ). || برانگیختن بر سبکساری و خفت : اسفی به فلاناً. || بدی رسانیدن بکسی : اسفی به . || سبک و بیخرد گر...
-
اسفاء
لغتنامه دهخدا
اسفاء. [ اُ س َ ](ع ص ، اِ) ج ِ اَسیف ، بمعنی حزین . (اقرب الموارد).
-
اصفاء
لغتنامه دهخدا
اصفاء. [ اَ ] (ع اِ) جج ِ صَفاة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ِ صَفا.جج ِ صَفاة. (از اقرب الموارد). رجوع به صفاة شود.
-
اصفاء
لغتنامه دهخدا
اصفاء. [ اِ ] (ع مص ) اصفاء فلان بکذا؛ برگزیدن وی را و اختصاص دادن او را بدان . (از اقرب الموارد). اصفاء فلان بر؛ اختیاراو به چیزی . اختیار کردن کسی را بر کسی . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برگزیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص...
-
جستوجو در متن
-
عسیف
لغتنامه دهخدا
عسیف . [ ع َ ] (ع ص ، اِ) مزدور و بنده ٔ مستعان به . (منتهی الارب ). اجیر، و گویند مملوک و برده ٔ حقیرداشته شده . (از اقرب الموارد). || پیر فانی . ج ، عُسفاء. (منتهی الارب ). جمع آن عسفاء است بر قیاس ، و عِسَفة است برخلاف قیاس . (از اقرب الموارد).